ویلای ثابت- مهرداد زواره محمدی
شماره 5 - تابستان 1396
ويلا ي ثابت بهطور شاخص داراي هيچ يك از ارزشهاي مطرح در معماري معاصر نيست كه بتوان از آن دفاع كرد اما بيترديد به عنوان برگي از تاريخ جريان لوكسگرايي معماري در ايران كه سرمايههاي ملي، روح و جسم بسياري از ايرانيان را درگير خود كرد، نيازمند تأمل جدي و پژوهش اصولي است.
اين زمين علاوه بر منفعت شخصي كه براي مالك آن تعريف ميشود واجد ويژگيهايي است كه منفعت عمومي و شهري را نيز دربرميگيرد كه علاوه بر تعريف آن ويژگيها توسط كارشناسان و متخصصان پيشرو در اين حوزه، براي رعايت و انجام آنها بايستي كوشيد.
با توجه به حساسیت جامعهی حرفه ای شامل متخصصین حوزهی معماری، شهرسازی و میراث فرهنگی در موضوع ویلای ثابت پاسال (معروف به کاخ ورسای ایران) به عنوان بزرگ ترین خانهی ویلایی تهران، سعی می شود از زاویه ای دیگر موضوع حفظ، تثبیت و بازتعریف اینگونه خانه های تاریخی و با ارزش میراثی و اجتماعی مرور گردد.
فارغ از سبک و استایل طراحی معماری این ویلا که موافقان و مخالفان قابلتوجهی دارد، موضوع مهم چگونگی پرداختن به پدیده ای تاریخی، مهم و تأثیرگذار در زمان خود و متدولوژی بازتعریف آن برای حفظ و تثبیت و تلاش برای تبدیل کردن آن به یک مقصد گردشگری شهری و افزایش سرانهی فضای باز و سبز در حوزهی متراکمِ بلافصل آن است.
از مهم ترین موضوعات در فرایند بازتعریف پروژه های ارزشمند تاریخی و میراثی، توجه به آرزوها و اهداف اقتصادی مالک خصوصی زمین است که ضروریست در فرایند تفکر در مسئله یابی پروژه همگام با دیگر موضوعات، امکان سنجی و تدقیق شود و راه حل نهایی برنامه بازتعریف و بازآفرینی بنا از برهمکنش مطالعات اقتصادی، اجتماعی، میراثی، شهرسازی، معماری، ترافیکی و .... در یک فرایند بین رشته ای حاصل گردد تا همزمان با تأمین نظرات اقتصادی مالک و کارفرما، پروژه ای ویژه و کارا از دیدگاه های فنی، اجتماعی، کالبدی، حقوقی و اقتصادی برای مردم شهر ایجاد شود و از سرمایه ها و منافع عمومی شهر نیز مراقبت و محافظت گردد.
بافت ها و بناهای تاریخی از دو منظر واجد ارزش هستند، اول ارزش کالبدی و ساختار فیزیکی بافت و بنا است و دیگری ارزش خاطرهمحوری در اثر ارتباط انسان با آن فضاست که مزیت ویژه و شایستگی محوری آن فضا و بافت محسوب می شود که ضروری است در مسئله یابی پروژه و انجام مطالعات بازتعریف، نسبت به تجدید و بازآفرینی پیوند انسان و فضا توجه ویژه ای کرد. موضوعی که میتواند ارزش افزودهی جدی و تعیین کننده برای بافت و بنا ایجاد کند و پروژه را تبدیل به یک مکان خاطره و محل بروز و ظهور رویدادهای اجتماعی و فرهنگی در ارتباط با انسان کند که علاوه بر مرتبط ساختن بنا با روند جاری شهر و پیوندهای اجتماعی و ارتقای موقعیت آن در مقیاس محله و منطقه و شهر، به افزایش کارایی اقتصادی آن نیز از منظر برندشدن آن و افزایش حضور مخاطب در فضا کمک شایانی نماید.
توجه به دو استراتژی کلان اقتصادی در فرایند بازتعریف فضاهای باارزش تاریخی نقش تعیین کننده ای دارد؛ دیدگاه اول روش مرسومِ هزینه، فایده است(Cost / Benefit) و از تناسب و تحلیل مستقیم هزینه های پروژه نسبت به منافع اقتصادی پروژه که ناشی از فروش یا اجارهی فضاهاست حاصل می شود و دیدگاهی کاملاً سنتی و ناکارآمد مخصوصاً در پروژه های واجد ارزش های ناملموس مانند خاطرهمحوری، تاریخی، میراثی و مرتبط با مردم است که در این موقعیت استراتژی و دیدگاه اقتصادی هزینه، فرصت (Cost/ Effectiveness) مطرح می شود که بهترین روش برای تخصیص بهینهی منابع به همراه پاسخ درست به نیازهای انسانی میباشد که در این روش کارایی اقتصادی صرف معنای خود را از دست داده است. کارایی و بهره وری کامل پروژه، از برهمکنش پاسخ های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، شهرسازی و .... به دست آمده و با توجه به تعریف مزیت های رقابتی ویژه و شایستگی محوری خاص (Core Competency) برای پروژه، تاثیرگذاری ویژه ای در زمینه و بستر زمین به وجود خواهد آمد که ارزش گذاری اقتصادی پروژه، ارتباطی با همسایگی ها و بناهای هم پیوند نخواهد داشت و پروژه به دلیل برنامه ریزی درست و اصولی و بازتعریف چندمنظوره، ارزش افزوده ی ویژه ای پیدا خواهد کرد که درآمدهای اقتصادی منحصر به فرد را برای کارفرما، مالک، بهره بردار، استفاده کنندگان، شهر و زمینه خود به همراه خواهد داشت.
با توجه به وسعت و تعداد زیاد بافت ها و بناهای تاریخی و ارزشمند در کشور، ضرورت برنامه ریزی برای انجام مطالعات ویژه برای تدوین مدل های سرمایه گذاری و مشارکت در این فضاها برای تبدیل کردن آنها به پروژه های پایدار و کارا و در خدمت شهر و انسان، با بررسی و مطالعه تجربیات جهانی مخصوصا در کشورهای تاریخی و غنی، بیش از پیش بوده و اولین گام در این فرآیند، شناسایی و معرفی این فضاها و حفظ و تثبیت وضع موجود آنها به عنوان ثروت عمومی شهر خواهد بود.