موقعیت: ایران، مازندران، کلاردشت، تویر
معمار: منوچهر سید مرتضوی
کارفرما: فرهاد دولت آبادی
مصالح: بتن
تاریخ طراحی: ۱۴۰۰
مساحت زمین: ۵۰۰m۲
مساحت ساخت: ۱۷۰m۲
استودیو: آتلیه معماری مَپ
اجرای سه بعدی: منیره محمدی، سارا مهرپناه
رندر: ارسلان نادری
توضیحات:
متن: منوچهر سیدمرتضوی
در همهی پروژهها بستر و زمینه، مهمترین بنیان است و نقش نقطهی آغاز کار طراحی را برای آتلیهی معماری مپ بازی میکند. بستر طرح برای ما فقط آن زمینی نیست که بنا بر رویش ساخته خواهد شد؛ بستر و زمینه با پارامترهای بسیاری تعرف میشوند. آتلیهی ما در هر پروژه این پارامترها و وزنشان را برای تعریف بستر، تجزیه و تحلیل میکند. زمان، توپوگرافی و جغرافیای زمین، اقلیم منطقه، فرهنگ بهصورت جامع آن، مسائل اجتماعی منطقه، اقتصاد، صنعت، مصالح، کاربری و خواستههای درخواستکننده و ... چند مورد از پارامترهایی هستند که میتوانند بستر پروژه را تعریف کنند.
ازآنجاکه هیچ بستری با بستر دیگر شباهت ندارد، معمار موظف است که به بستر کاری خود کاملاً آگاه باشد و این آگاهی فقط از طریق تجزیه و تحلیل کامل بستر به نتیجهی مطلوب میرسد.
خانهی دوم دولتآبادی نتیجهی این تجزیه و تحلیل و گفتوگو با زمینهی ویلا است؛ این ویلا در مسیر جادهی تهران به چالوس در ۰۳ کیلومتری نوشهر در یک منطقهی کوهستانی قرار دارد. بعد از گفتوگو با فرهاد دولتآبادی و درک خواستههای او در یک سفر کوتاه، موقعیت زمین و درنتیجه نکاتی که برای این بستر و تعریف آن از اهمیت خاصی برخوردار بودند را کشف کردیم. منظرهی زیبای بستر پروژه، شیب بهنسبت شدید زمین، فرم غیرقابل تعریف زمین که به یک مثلث نزدیکتر است، اقلیم منطقه و اینکه در دو طرف زمین جادههای فرعی قرار دارند و حتی مصالحی که در این منطقه مورد استفاده هستند ازجمله نکاتی بودند که زمینه را برای این ویلا تعریف نمودند.
بعد از گفتوگو با فرهاد دولتآبادی پارامترهایی مانند زیربنا، برنامهریزی درونی ویلا، اطمینان در زمانی که ویلا مورد استفاده نیست، لذت بهرهمندی از منظرهی زیبای اطراف و حفظ حریم شخصی به بایدهای طراحی ما اضافه شد.
وظیفهی هر معمار پاسخگویی به پارامترهایی است که با آن بستر و زمینهی طراحی را تعریف میکند. هر بستری مانند یک اثر انگشت با بستر دیگر متفاوت است و ناخودآگاه ما را به یک پاسخ استثنایی و غیرمنتظره سوق میدهد؛ در این روند است که معماری میتواند جوابهای مختلفی برای یک بستر داشته باشد و کیفیت این جوابها بستگی کامل به معمار دارد. فرم مثلثی ویلا تحت تأثیر دو پارامتر شکل گرفته است؛ یکی شکل زمین و دیگری چشمانداز کوهستانی است که ویلا خودش را بهسوی آن میگشاید. مهمترین و یا تقریباً تمام کاربریها در طبقهی اول قرار دارند که ریشه در دو معیار دیگر دارد که یکی حفظ حریم شخصی است و دیگری دوباره منظرهی کوهستانی اطراف ویلا!
در این سمت هم ویلا نمای کاملاً باز و گشودهی خود را به نمایش در میآورد. بهخاطر حفظ حریم شخصی و امنیت بنا در زمانی که ویلا مورد استفاده نیست هیچگونه پنجره در دو نمای دیگر این مثلث دیده نمیشود.
تأمین نور و تعویض هوا بهوسیلهی حیاطهای داخلی صورت میگیرد که این یک نقلقول از خانهای قدیمی در ایران است؛ بدینترتیب، سقف ویلا خود یکی از نماهای ویلا بوده که از ارتفاعات بالاتر قابل دیدن است؛ ازسویدیگر سقف ویلا بهعنوانِ یک مهتابی (تراس) بزرگ قابل استفاده است. برای آتلیهی مَپ همیشه یک آزمایش بزرگ وجود دارد و آن این است که پارامترهایی که بستر پروژه را تعریف میکنند طراحی را به چه سمتوسویی میکشانند. تجربهی طراحی خانهی دوم یک دوست، جذابیت از قبل ندانستن جواب و رسیدن به جوابی دیگر را برای ما به همراه داشت.
معماران مرتبط: