Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

پلان

Villa Alborz

مقطع

Villa Alborz

نمای جنوبی و نمای شمالی

Villa Alborz

نمای غربی و نمای شرقی

Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

Villa Alborz

ویلای البرز

موقعیت: ایران، استان البرز، هشتگرد

معمار: بابک مطّلب نژاد و مروارید قاسمی ، مهندسان مشاور هنر مهندسی شهر

کارفرما: دکتر مهرشاد البرز

مصالح: بتن، شیشه، فلز

تاریخ طراحی: ۱۳۸۳

مساحت ساخت: ۲۰۰m۲

استودیو: مهندسان مشاور هنر مهندسی شهر

معماران: بابک مطلب نژاد، مروارید قاسمی

مشاور سازه: مهدی کرمانی، هیوا مردوخ روحانی

مدلسازی و رندر: محمد حسن توانگر

گرافیک: نسیم فتحی

توضیحات:

متن: معمار پروژه

ایده‌ی طراحی ویلای البرز یک تناقض درونی دارد و این تناقض، خاستگاه ایده است. با‌توجه‌به طبیعت بکر و زیبای کوهپایه‌ی البرز و بیش از آن شیب طبیعی زمین با پوشش گیاهی خودرو و زیبا به نظر نمی‌رسید افزودن هیچ انگاره‌ای از جنس این طبیعت، توان هماوردی با آن یا هماهنگی در حد استتار را داشته باشد؛ از‌این‌رو از ابتدا ایده‌ی اصلی بر مبنای قرار گرفتن حجمی متمایز از محیط پیرامون شکل گرفت تا درعینِ احترام به تمامیت بستر، دستاورد افزوده‌ای نیز برای چشم‌انداز داشته باشد.

تمایل به سادگی حجم اصلی و پرهیز از زیاده‌گویی در دل طبیعت، طرح را به سمت انتخاب مکعب ساده به‌عنوانِ پایه‌ی اولیه‌ی لفاف بنا هدایت کرد، به‌گونه‌ای که حجم با پوسته‌ی شفاف و منعکس‌کننده‌اش توان بازنمود طبیعت اطراف و درآمیختن بدون اعوجاج با آن را داشته باشد.

از امتیازات سایت، دسترسی از بالاترین نقطه‌ی آن بود به‌طوری‌که دره در زیر پای مخاطب قرار می‌گرفت و حیف بود، که این دید مسحورکننده در طراحی ازدست‌برود؛ از‌این‌رو حجم مکعبی بر روی شیب زمین کنسول شد تا این تعلیق بر فراز سایت را تشدید و کمترین خراش را نیز بر پوسته‌ی سایت وارد کند؛ از‌سوی‌دیگر، حجم در گام نخست به سه مکعب موازی تفکیک شد تا امکان نفوذ به عمق آن و شفافیت هر‌چه بیشتر فضای داخل و نفوذ طبیعت میان پاره‌های حجم فراهم آید؛ در گام بعدی دو مکعب جانبی به سمت بیرون دوران یافتند تا درنهایت مجموع ویلا از دید پانورامیک گسترده‌تری در جهات مختلف بهره‌مند گردد.

سه قسمت شدن حجم به تفکیک فعالیت‌های جاری در آن نیز کمک کرد، به‌طوری‌که یک حجم به فضاهای استراحت، یک حجم به فضاهای گردهمایی و یک حجم به فضاهای اوقات فراغت اختصاص یافت؛ به‌تبعِ این تفکیک فعالیتی، هر حجم متناسب با فضاهای مورد نیاز برای فعالیت‌های جاری در آن در امتدا محور طولی، کوچک یا بزرگ شد.

درنهایت سه غلاف بتنی، نقطه‌ی اتصال احجام با بستر را دربَر گرفت تا هم سازه‌ی بنا را پوشش دهد و هم از نظر بصری پیوند حجم با زمینه را استحکام بخشند. این سه غلاف در اتصال با یکدیگر فضاهای ارتباطی مشترکی را میان سه حجم، نظیر ورودی و هال شکل دادند و از‌سوی‌دیگر اشراف از سمت گذر همگانی هم‌سطح با بنا را تحدید نمودند.

پس از شکل گرفتن ایده‌ی طرح، چالش فراروی آن نحوه‌ی ساخت بنا بود، به‌گونه‌ای که هم امکان احداث ۴۱ متر کنسول، بدون نیاز به سازه‌ی نگهبان یا پایه‌ی موقت و خراشیدن دامنه‌ی شیب بستر میسر باشد؛ از‌سوی‌دیگر، مسیر دسترسی و شیب سایت نیز مانع از استفاده‌ی ماشین‌آلات سنگین برای بَرپایی بنا به‌صورت پیش‌ساخته نشود؛ از‌این‌رو چاره‌اندیشی مهندسی احداث بنا بخشی جدی از فرایند طراحی را به خود اختصاص داد.

در این فرایند ابتدا در بخش فوقانی سایت در مجاورت مسیر دسترسی، شمع‌های مورد نیاز برای نگهداری سه غلاف بتنی احداث می‌گردند. تعداد و عمق شمع‌ها بستگی به طول کنسول‌ها دارند؛ در مرحله‌ی بعدی کف غلاف‌ها و سپس لفاف بیرونی آن‌ها احداث می‌شود که به‌صورت جعبه‌های بتنی درجا، اتصال گیردار سه مکعب اصلی به زمین را ممکن می‌سازند.

سپس سازه‌های خرپایی مکعب‌ها که با اعضای سازه‌ای لوله‌ای شکل‌گرفته‌اند با اتصال به این غلاف‌ها مستحکم شده و در مراحل بعدی تیرهای فرعی برای احداث کف‌ها و سقف‌ها اجرا می‌شوند و درنهایت بنا با نصب لفاف‌های شیشه‌ای جانبی تکمیل می‌گردد؛ به‌این‌ترتیب، بنا به جای ترفیع پلان از طریق توسعه‌ی مقطع برپا می‌شود.

 

در نهایت سه غلاف بتنی نقطه اتصال  احجام با بستر را در بر گرفت تا هم سازه بنا را پوشش دهد و هم از نظر بصری پیوند حجم با زمینه را استحکام بخشند. این سه غلاف در اتصال با یکدیگر فضاهای ارتباطی مشترک میان سه حجم نظیر ورودی و هال تقسیم را شکال دادند و از سوی دیگر اشراف از سمت گذر همگانی همسطح با بنا را تحدید نمودند.

 

پس از شکل گرفتن ایده طرح، چالش فراروی آن نحوه ساخت بنا بود به‌گونه‌ای که هم امکان احداث ۱۴ متر طره بدون نیاز به سازه نگبان یا پایه موقت و خراشیدن دامنه شیب بستر میسر باشد. از سوی دیگر مسیر دسترسی و شیب سایت نیز مانع از استفاده ماشین آلات سنگین برای برپایی بنا به‌صورت پیش ساخته بود. از این رو چاره‌اندیشی مهندسی احداث بنا بخشی جدی از فرآیند طراحی را به خود اختصاص داد.

 

در این فرآیند ابتدا در بخش فوقانی سایت در مجاورت مسیر دسترسی، شمع‌های مورد نیاز برای نگهداری سه غلاف بتنی پیش گفته احداث می‌گردند. تعداد و عمق شمع‌ها بستگی به طول کنسول‌ها دارند. در مرحله بعدی کف غلاف‌ها و سپس لفاف بیرونی آن‌ها احداث می‌شود که به‌صورت جعبه‌هایی بتنی درجا، اتصال گیردار سه مکعب اصلی به زمین را ممکن می‌سازند. سپس سازه‌های فضاکار مکعب‌ها که به‌صورت لوله به یکدیگر پیچ و مهره می‌شوند، با اتصال به این غلاف‌ها مستحکم شده و در مراحل بعدی تیرهای فرعی برای احداث کف‌ها و سقف‌ها اجرا می‌شوند و در نهایت بنا با نصب لفاف‌های شیشه‌ای جانبی تکمیل می‌گردد. به این ترتیب بنا به جای ترفیع پلان از طریق توسعه مقطع برپا می‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

معماران مرتبط: