Bagh-Darreh Villa

Bagh-Darreh Villa

Bagh-Darreh Villa

Bagh-Darreh Villa

Bagh-Darreh Villa

Bagh-Darreh Villa

Bagh-Darreh Villa

Bagh-Darreh Villa

Bagh-Darreh Villa

سایت پلان

Bagh-Darreh Villa

پلان زیرزمین

Bagh-Darreh Villa

پلان طبقه اول

Bagh-Darreh Villa

مقطع A

Bagh-Darreh Villa

مقطع B

Bagh-Darreh Villa

Bagh-Darreh Villa

Bagh-Darreh Villa

Bagh-Darreh Villa

Bagh-Darreh Villa

Bagh-Darreh Villa

ویلای باغ دره

موقعیت: ایران، استان تهران، میگون

معمار: علی کرمانیان ، دلارام بلورچی

کارفرما: آقای محسن امیری

مصالح: آجر

تاریخ طراحی: ۱۳۹۸

مساحت زمین: ۳۰۰۰m۲

مساحت ساخت: ۶۰۰m۲

استودیو: معماران نيان

معمار مسئول و طراح: دلارام بلورچی، علی کرمانیان

گروه طراحی: رضا اطهری، حسین ناظم زاده، پریچهر کاغذچی، المیرا نجفی

توضیحات:

متن: معمار پروژه

چگونه در طبیعت گم شویم؟

موضوع اصلی ویلای باغ‌دره ارتباط بین انسان، معماری و طبیعت، نه فقط از منظر ارتباط فیزیکی، بلکه به لحاظ مفهومی و رفتاری است. دستیابی به یکپارچگی پایدار درونی و بیرونی که از عمیق‌ترین کیفیت‌های موجود در محیط‌زیست است، بدون پرداختن به هردو نوع این روابط میسر نخواهد شد.

آنچه از آن به‌عنوانِ ارتباط مفهومی یاد می‌کنیم به رفتار انسان از طریق تجارب و ادراکات حسی در مواجهه با معماری و طبیعت می‌پردازد. در این بنا سعی شد آنچه در طبیعت برای انسان به لحاظ روش شناخت، درک فضا و لذت‌بردن از آن رُخ می‌دهد بازنمایی شود و در امتداد آن قرار گیرد. بدن انسان در مواجهه با یک باغ، مانند قرارگرفتن در یک هزارتو (Labyrinth) عمل می‌کند؛ به‌گونه‌ای که فضا با داشتن نوعی عدم قطعیت (گم‌شدن و پیدا شدن‌) از کنترل ذهن خارج می‌شود و در عوض در این جا‌به‌جا‌یی‌ها و بی‌نظمی‌ها به‌واسطه‌ی بدن و حواس، عمل حرکت شناسایی می‌شود. ساختمان نیز سعی دارد همین تجربه و همین نوع از ارتباط حسی و درک فضایی را ایجاد کند؛ به‌این‌منظور، مسیر به‌عنوانِ مکان گذرکردن، ابژه‌ی معماری قرار می‌گیرد و اتفاق‌ را رقم می‌زند. در لحظه‌ی ورود، بنا با مسیرهای متعددی که پیش‌رو قرار می‌دهد مخاطب را به یک بازی دعوت می‌کند و به او اختیار می‌دهد تا به‌واسطه‌ی عمل انتخاب با فضا درگیر شود. این مسیر‌های چندگانه بر روی سطوح چندلایه که به‌منظورِ ایجاد ارتباطی دوطرفه و منعطف به‌عمد عملکرد از پیش تعیین‌شده‌ای به آن‌ها داده نشده است، سعی دارند به همان بازی حضور در طبیعت (کشف و شهود) نزدیک شده و ساختاری سرگرم‌کننده ارائه دهند. ضمناً تصاویری خلق کنند که منجر به شکل‌گرفتن خاطره، تخیلات و لذت شود؛ به عبارت آشناتر تعلق‌خاطر ایجاد کند و به‌یادماندنی باشد. در این بنا معماری قصه‌گو یا معماری سرگرم‌کننده (Narrative Architecture) قصه و حضور در باغ را بازگو، بازنمایی و بازی می‌کند.

و اما در ایجاد ارتباط فیزیکی با بستر طبیعی که موضوع آن ایجاد یکپارچگی از طریق قرارگیری بنا، فرم، حجم، متریال و پ... است، آنچه در وهله‌ی نخست اهمیت داشت، نحوه‌ی نشستن ساختمان در بستر بود.

در بَدو ورود به سایت با باغی در سراشیبی بسیار تند مواجه هستیم. سعی شد بنا در دل این سراشیبی جای گیرد، خود را از خیابان پنهان کند و به‌صورت پلکانی در ادامه‌ی توپوگرافی زمین قرار گیرد. بنا از درون خُرد می‌شود و روی زمین می‌نشیند؛ بدین‌وسیله، توپوگرافی جدیدی بر روی بام ایجاد می‌کند و با تنوع گسترده‌ای از سطوح سبز قابل‌دسترس، دید و مناظر جدیدی خلق می‌کند. این ساختار سبز چندلایه در امتداد خطوط طبیعی زمین، در‌واقع بام حجم‌های تفکیک شده‌ی فضاهایی هستند که در یک ساختار خطی، رو به باغ قرارگرفته‌اند. این ارتباط به درون بنا امتداد پیدا می‌کند و تجلی آن را در بَدو ورود می‌توان در محور شیشه‌ای پله‌هایی یافت که قابلیت دید با عمق چندین متر پایین‌تر را ایجاد می‌کند؛ بدین‌گونه که این ارتباط بصری تأکیدی بر حضور بلافاصه در طبیعت و نوعی حس دعوت‌کنندگی به باغ را دارد. در سمت راست ورودی نیز، فضای استخر قرار گرفته است که به‌وسیله‌ی بازشوها و دیدهای طولانی بازی مشابهی را به نمایش می‌گذارد.

 

معماران مرتبط: