ويلای ثابت بهطور شاخص دارای هيچيک از ارزشهای مطرح در معماری معاصر نيست كه بتوان از آن دفاع كرد اما بی ترديد به عنوان برگی از تاريخ جريان لوكسگرايی معماری در ايران كه سرمايههای ملی، روح و جسم بسياری از ايرانيان را درگير خود كرد، نيازمند تأمل جدی و پژوهش اصولی است.
اين زمين علاوه بر منفعت شخصی كه برای مالک آن تعريف می شود واجد ويژگی هايی است كه منفعت عمومی و شهری را نيز دربرمی گيرد كه علاوه بر تعريف آن ويژگی ها توسط كارشناسان و متخصصان پيشرو در اين حوزه، برای رعايت و انجام آنها بايستی كوشيد.
با توجه به حساسیت جامعه حرفه ای شامل متخصصین حوزه معماری، شهرسازی و میراث در موضوع ویلای ثابت (معروف به کاخ ورسای ایران) به عنوان بزرگترین خانه ویلای تهران، سعی می شود از زاویه ای دیگر موضوع حفظ، تثبیت و بازتعریف اینگونه خانه های تاریخی و با ارزش میراثی و اجتماعی مرور گردد.
فارغ از سبک و استایل طراحی معماری این ویلا که موافقان و مخالفان قابل توجهی دارد، موضوع مهم چگونگی پرداختن به پدیدهای تاریخی، مهم و تاثیرگذار در زمان خود و متدولوژی بازتعریف آن برای حفظ و تثبیت آن و تلاش برای تبدیل کردن آن به یک مقصد گردشگری شهری و افزایش سرانه فضای باز و سبز در حوزه متراکم بلافصل آن است.
از مهم ترین موضوعات در فرآیند بازتعریف پروژه های ارزشمند تاریخی و میراثی، توجه به آرزوها و اهداف اقتصادی مالک خصوصی زمین است که ضروری است در فرآیند تفکر در مساله یابی پروژه همگام با دیگر موضوعات، امکانسنجی و تدقیق شود و راه حل نهایی برنامه بازتعریف و بازآفرینی بنا از برهمکنش مطالعات اقتصادی، اجتماعی، میراثی، شهرسازی، معماری، ترافیکی و .... در یک فراِیند بین رشته ای حاصل گردد تا همزمان با تامین نظرات اقتصادی مالک و کارفرما، پروژهای ویژه و کارا از دیدگاه های فنی، اجتماعی، کالبدی، حقوقی و اقتصادی برای مردم شهر ایجاد شود و از سرمایه ها و منافع عمومی شهر نیز مراقبت و محافظت گردد.
بافت ها و بناهای تاریخی از دو منظر واجد ارزش هستند، اول ارزش کالبدی و ساختار فیزیکی بافت و بنا است و دیگری ارزش خاطره محوری در اثر ارتباط انسان با آن فضاست که مزیت ویژه و شایستگی محوری آن فضا و بافت محسوب می شود که ضروری است در مساله یابی پروژه و انجام مطالعات بازتعریف، نسبت به تجدید و بازآفرینی پیوند انسان و فضا توجه ویژه ای کرد، موضوعی که می تواند ارزش افزوده جدی و تعیین کننده برای بافت و بنا ایجاد کند و پروژه را تبدیل به یک مکان خاطره و محل بروز و ظهور رویدادهای اجتماعی و فرهنگی در ارتباط با انسان کند که علاوه بر مرتبط ساختن بنا با روند جاری شهر و پیوندهای اجتماعی و ارتقاء موقعیت آن در مقیاس محله و منطقه و شهر، به افزایش کارایی اقتصادی آن نیز از منظر برندشدن آن و افزایش حضور مخاطب در فضا کمک شایانی نماید.
توجه به دو استراتژی کلان اقتصادی در فرآیند بازتعریف فضاهای با ارزش تاریخی بسیار نقش تعیین کننده ای دارد، دیدگاه اول روش مرسوم و معمول هزینه، فایده است (Cost / Benefit) و از تناسب و تحلیل مستقیم هزینه های پروژه نسبت به منافع اقتصادی پروژه که ناشی از فروش یا اجاره فضاهاست حاصل می شود و دیدگاهی کاملا سنتی و ناکارآمد مخصوصا در پروژه های واجد ارزش های ناملموس مانند خاطره محوری، تاریخی، میراثی و مرتبط با مردم است که در این موقعیت استراتژی و دیدگاه اقتصادی هزینه، فرصت (Cost/ Effectiveness) مطرح می شود که بهترین روش برای تخصیص بهینه منابع به همراه پاسخ درست به نیازهای انسانی است که در این روش کارایی اقتصادی صرف معنای خود را از دست داده و کارایی و بهره وری کامل پروژه، از برهمکنش پاسخهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، شهرسازی و .... بهدست آمده و با توجه به تعریف مزیتهای رقابتی ویژه و شایستگی محوری خاص (Core Competency) برای پروژه، تاثیرگذاری ویژهای در زمینه و بستر زمین به وجود خواهد آمد که ارزشگذاری اقتصادی پروژه، ارتباطی با همسایگی ها و بناهای همپیوند نخواهد داشت و پروژه به دلیل برنامه ریزی درست و اصولی و بازتعریف چندمنظوره، ارزش افزودهی ویژهای پیدا خواهد کرد که درآمدهای اقتصادی منحصر به فرد را برای کارفرما، مالک، بهره بردار، استفاده کنندگان، شهر و زمینه خود به همراه خواهد داشت.
با توجه به وسعت و تعداد زیاد بافتها و بناهای تاریخی و ارزشمند در کشور، ضرورت برنامه ریزی برای انجام مطالعات ویژه برای تدوین مدلهای سرمایه گذاری و مشارکت در این فضاها برای تبدیل کردن آنها به پروژه های پایدار و کارا و در خدمت شهر و انسان، با بررسی و مطالعه تجربیات جهانی مخصوصا در کشورهای تاریخی و غنی، بیش از پیش بوده و اولین گام در این فرآیند، شناسایی و معرفی این فضاها و حفظ و تثبیت وضع موجود آنها به عنوان ثروت عمومی شهر خواهد بود.
مهرداد زواره محمدی l ویلانیوز