ویلا اردوس،ویلا های اقتصادی برای اقشار ثروتمند

اگر در طول دوره‌ی مدرنیسم، آزمایش‌های معماری از طریق ساخت شهرک‌های مسکونی بزرگ انجام می‌شد، درحال حاضر، ما آن را در پروژه‌هایی این‌چنین، در کشورهایی که در بحران اقتصادی یا قبل آن به سر می برند، می یابیم؛ یک شهرک ویلایی با بودجه‌ای محدود که ساکنانش را در طراحی ویلاهای خود سهیم می‌کند و از معماران میخواهد تا به مسائلی همچون فقر، آلودگی و تبعیض نژادی رسیدگی کنند. ما امروزه نسل جدید معماران پیشرویی را داریم که درک جامعی از محیط مصنوع دارند و به وضوح در اتصال مسئولیت‌های اجتماعی و خواسته‌های اقتصادی در طراحی خانه‌ها و شهرها، توانایی دارند.

ویلا اُردُس

اُردُس 100 به برنامه‌ریزی جامعی اشاره دارد که به منظور توسعه‌ی بخشی از مغولستان (در منطقه‌ی خود مختار شمال چین) لحاظ شده‌است. این برنامه، 100 ویلای 1000 مترمربعی را شامل می‌شود که طی 100 روز و به دست 100معمار از 27 کشور دنیا طراحی شده است. این پروژه به ترتیب به دو فاز 28 و 72 خانه‌ای تقسیم‌بندی شد که ساخت آن تا به امروز آغاز نشده است.

برت دِ موینک معمار و نویسنده‌ای بلژیکی است. او معماری و مطالعات فرهنگی را در شهرهای لوون و بروکسل بلژیک آموخت. تمرکز او بر روی ارتباطات و تأثیر متقابل معماری، فرهنگ، ادبیات، سیاست و توسعه‌ی شهری می‌باشد. دموینک، رهبری یک اتاق فکری را بر عهده دارد که به بررسی آینده‌ی شهرهای مدرن و نقش معماری و طراحی شهری در آن می‌پردازد. از سال ۰۱ دموینک که قبلاً در پکن و شانگ‌های ۲ مشغول به کار بود، در دانشکده معماری دانشگاه هنگ کنک مشغول تدریس شد.

ویلا اردوس

 

دِموینک طی مصاحبه‌ای که قبل از شروع کار بر روی این پروژه در اولین گردهمایی در اردس با آراونا داشت، از او درباره‌ی برداشتش از پروژه می‌پرسد. در گردهمایی دوم پروژه‌ی اُردُس، هنگام توضیح طرح‌های پیشنهادی معماران، ارائه‌ی آراونا به لحاظ کوتاهی در زمان و همچنین تعداد اسلایدها در میان سایر طرح‌ها، توجه دِموینگ را به خود جلب می‌کند. او درباره‌ی این که چرا اسلاید اول با نشان دادن تعدادی آجرشکسته و تمرکز بر روی کوچکترین عنصر ساخت و ساز شروع می‌شد از او می‌پرسد. در ادامه‌ی نوشتار، گفتوگوهای این دو معمار را با هم مرور می‌کنیم. 

ویلا اوردوس

ویلا اردوس

طی 4 روز، صد معمار بین المللی در اردس جمع شده‌اند. برای بعضی از آن‌ها بار دوم است که پیشنهادات خود را برای این پروژه ارائه می‌دهند. برای بقیه مانند شما، این اولین جلسه با کارفرما برای دیدن سایت و شنیدن ایده‌های دیگر معماران است. برداشت شما تاکنون چیست؟ 

من در مورد تازگی این تجربه بسیار هیجان‌زده هستم؛ قابلیت طراحی و ساخت ویلاهای لوکس و گران قیمت در زمین‌های متراکم، بدون درنظرگرفتن تدابیر امنیتی که یک روند غیرمعمول برای افراد ثروتمند است. به عنوان یک ابتکار، جالب است بدانم که آیا این می‌تواند تغییری در گرایش افراد ثروتمند و مرفه برای منزوی شدن یا پنهان کردن خود ایجاد کند؟ در مورد نتایج بسیار امیدوار و کنجکاو هستم.

 واکنش اولیه‌ی شما زمانی که درخواست برای شرکت در این مسابقه را دریافت کردید، چه بود؟

با تجربیات روزمره‌ام خیلی تفاوت دارد. من همیشه کنجکاو هستم و به مسائل چالش برانگیز علاقه دارم. دوست دارم بدانم چگونه می‌توانم بین چیزهایی که من به عنوان یک معمار به آن‌ها یقین دارم با عدم قطعیت موجود در مغایرات فرهنگی، اقلیمی و بُعدمکانی، تعادل ایجاد کنم. هر کار معماری تلاشی است برای حفظ تعادل بین چیزهایی که شما می‌دانید و چیزهایی که هیچ اطلاعاتی در مورد آن ندارید.

ویلا اردوس

 جایگاه چنین پروژه‌ای - یک ویلای 1000 متری برای یک کارفرمای بیلیونر در چین وسط بیابان مغولستان- در زندگی حرفه‌ای شما به عنوان یک معمار چیست؟

 سوال خوبی است که جوابی برای آن ندارم. کار من نسبتاً دشوار است؛ از طرفی، من در پروژه‌های ساختمانی با بودجه‌ی بسیار کم کار می‌کنم که شامل سیاست‌های عمومی در ارتباط با تفکر در مقیاس بزرگ می‌شود و به طور معمول هیچ ارتباطی با معماری ندارد. در چنین پروژه‌هایی، افرادی که در طرف مقابل میز نشسته‌ا‌ند، معمار نیستند؛ بنابراین من باید راهی برای تعامل با زبان‌هایی غیر از معماری پیدا کنم. ولی همزمان نیازمند کمک ابزارهای معماری و رسمی هستم. از سوی دیگر، من هم یک معماریِ مرسوم و معمولی‌تر را در طرح ساختمان‌هایی که در نقاط مختلف جهان ساخته شده‌اند، دارم. در حال حاضر من حتی یک کار در شیلی ندارم، همه‌ی آن‌ها در ایالات‌متحده، آلمان و یا در حال حاضر چین هستند. آن چه که در این میان برای من جالب است، فضای میان این دو است و اینکه چگونه می‌توان تجربه و دانش را از یکی به دیگری منتقل کرد.

شهرک‌های ویلایی و مسائل مربوط به سیاست‌های جمعی نیازمند استراتژی‌های رسمی و همچنین برنامه‌ریزی و پیش‌بینی دقیق هستند؛ زیرا پیش‌بینی‌ها بسیار پیچیده و ترکیبی‌اند. هر زمان که شما با یک مشکل پیچیده روبه‌رو هستید، خوب است که یک ابزار مرکب مانند معماری داشته باشید. از سوی دیگر، من وقتی در حال انجام پروژه‌های رایج و معمول معماری هستم، دوست دارم با تعامل از خارج خودم شروع کنم. من واقعاً به درون خودم - در آنچه که من فکرمی‌کنم و یا مشکلات مربوط به خودم - علاقه ندارم. زیرا مشکلات زیادی در خارج از من وجود دارد. اضافه کردن یک مشکل جدید در فضا یا فرم، برایم جذاب نیست. تلاش برای شروع از خارج، در مورد مسکن جمعی و ترجمه‌ی دوباره‌ی آن به یک ابزار مرکب و پیچیده، که تجربه‌ی رفتن از “الف” به “ب” و از “ب” به “الف” و عقب به جلو است، چیزی است که من سعی در یافتن آن در زمینه‌ها و تجربیات روزمره‌ی خود دارم. 

به عنوان بخشی از پروژه‌ی اردس 100 ، سه معمار اهل شیلی انتخاب شده‌ا‌ند که هرگز در شیلی نبوده‌اند، مایلم بدانم که شما معماری کنونی شیلی را چگونه توصیف می‌کنید و به نظر شما چه گرایش‌هایی در حال ظهور است؟

شیلی توانسته در مسائل مربوط به فقر و مشکلات زندگی یک راه مهم و ارزشمند پیدا کند. این کشوردر شرایطی به خصوص قرار دارد که آن “به اندازه‌ی کافی فقیر بودن” است. بنابراین شما به عنوان یک معمار نمی‌توانید هر آنچه که می‌خواهید را انجام دهید؛ همیشه از شما خواسته می‌شود دلیل بیاورید و در مورد کاری که انجام می‌دهید، با ملاحظه و متفکر باشید. اما شیلی آنقدرها هم فقیر نیست که شما نتوانید روی پتانسیل‌های آن کار کنید. بنابراین از طرفی سختگیری و دقت خاصی از سوی معمار مورد نیاز است و از طرف دیگراز او انتظار می‌رود مسائلی را که قرار است اتفاق بیفتد و هنوز وجود ندارد، روشن کند. از این نقطه نظر، معماری شیلی در وضعیت مناسبی است و لحظه‌ی خوبی را تجربه می‌کند. من بین محیط طبیعی چین با شیلی یک ارتباط طبیعی می‌بینم؛ هر دوی آنها پر از عدم قطعیت هستند و بسیاری از بحث‌های معماران در این جا درباره‌ی همین واقعیت است. این مشکل اصلی کشورهای جهان اول و یک امر طبیعی برای معماران آمریکای لاتین است. شما تنها زمانی که در حال انجام پروژه هستید به آن واقف می‌شوید و از این جهت خوب است که همیشه آماده‌ی واکنش هستید. 

ویلا اردوس

شما به عنوان شخصی که در گروه دوم معماران وارد پروژه‌ی اردس 100 شدید، طرح پیشنهادی خود را برای ویلای 1000 متری در مقابل کارفرما، منتقدان و همکاران شرکت کننده در این پروژه‌ی معماریِ بلندپروازانه ارائه کردید. از میان تمام ارائه‌های معماران، متوجه شدم که شما کوتاه‌ترین ارائه را در زمان و تعداد اسلایدها داشتید. اولین اسلاید شما، تعدادی آجر شکسته را نشان می‌داد. چرا تمرکز بر روی کوچکترین عنصر ساخت و ساز برای شما مهم بود؟ به بیان دیگر چرا تمرکز روی مصالح، به جای نشان دادن مستقیمِ شکل نهایی فرم،-همان طور که بسیاری از معماران دیگر ترجیح میدهند- برای شما اهمیت داشت؟ 

باید بگویم که من به طور کلی یا جزئی، به متریالیسم به عنوان یک رویکرد علاقه‌مند نیستم. اما برای این پروژه، مدیریت از راه دور، یک موضوع کلیدی است. به طوری که موفقیت کار بستگی به استراتژی و نحوه‌ی مدیریتِ این فاصله دارد. در این مورد، مصالح یکی از پل‌ها بود، یک زبان رایج و مشترک که می‌توانیم با آن ارتباط برقرار کنیم و از طریق آن فاصله‌ها را کوتاه کنیم و کیفیت خاصی از طراحی را تضمین کنیم. این یک روش برای آموزش بود که می‌خواستم روشن کنم. طی آخرین بازدیدی که از سایت داشتم، یک تکه آجر توجه مرا جلب کرد و این فوق العاده بود چرا که شما می‌توانید یک آجر را به راحتی و با بی‌دقتی بشکنید. ما می‌خواهیم با برقراری ارتباط به یک استراتژی برای غلبه بر خطاهای احتمالی برسیم.

نکته‌ی مهم دیگر سازه است. من 4 متر ارتفاع برای توده‌ی کم عمق و 2 متر برای دیوارهایی که روی تیرها می‌نشینند، در نظر گرفتم تا بتوانم فضایی بدون ستون خلق کنم. اگر مصالح، سازه و طرح کلی در ذهن مخاطبانم روشن باشد، بقیه فقط ترسیم است. من می‌خواستم زمانم را برای توضیح اصول اولیه که مهم‌ترین قسمت طراحی است، صرف کنم.

آیا ایده‌ی توضیح اصول اولیه برای رسیدن به یک فرم ساده، ریشه در تجربیات شخصی شما به عنوان یک معمار که در شرایط مشابه کار کرده است، دارد؟ 

من می‌گویم بودن در شیلی، یعنی شما همیشه از همه جا دور هستید، پس با فاصله سروکار دارید و به این معنی است که شما باید توانایی این را داشته باشید که با استراتژی‌هایی قادر به تمرکز بر روی چیزهایی که واقعا در پروژه مهم هستند، باشید. بنابراین، سلسله مراتب تصمیمات باید بسیار روشن باشد. در این مورد، حجم‌های کم عمق، برجِ منحنی که شکل آن را پیوسته و منسجم نشان می‌دهد و نورگیر بزرگ که بسیار نزدیک به برج است، تمام‌شان واقعیت‌های معماری هستند. این حجم‌ها فقط در حد ایده نیستند؛ حقایقی هستند که در یک عملیات سلسله مراتبی به وجود آمده‌اند.

شما دو ماه پیش چند روز برای دیدن ارائه‌ی سایر معماران و همچنین کسب اطلاعات مختصر و بازدید از سایت به اُردس آمدید. هنگامی که به شیلی بازگشتید، چگونه کار خود را شروع کردید؟

ایده‌ی من قبل از آمدن به اینجا و در ماه آوریل شکل گرفته بود. من اساساً به منظور بررسی این موضوع که آیا ایده‌ی من مناسب این پروژه هست یا نه به اینجا آمدم. وقتی من ایمیل یا تماس تلفنی -به یاد ندارم -را برای شرکت در این پروژه دریافت کردم، قبلاً طرحم را کشیده بودم. بنابراین از قبل می‌دانستم که می‌خواهم این کار را انجام دهم. من به منظور امکان سنجی برای پیاده‌سازی طرحم به اینجا آمدم. کل استراتژی ما این بود که با برنامه سازگار شویم و آن را کم ارتفاع نگه داریم و با وجود این که این فرصت را داشتیم که دوطبقه بسازیم، ویلا را یک طبقه سازماندهی کردیم.

ویلا اردوس

 در طول مکالمه‌ی قبلی ما در ماه آوریل، شما در مورد سبک زندگی افراد ثروتمند صحبت کردید که می‌تواند در طراحی ویلا منعکس شود و این که در مورد نتایج کنجکاو هستید. این روزها ما شاهد ارائه‌ی پروژههای سایر معماران هستیم و شما به خوبی به آن‌ها توجه دارید. هنگام دیدن طرحهای سایر معماران به چه چیزهایی دقت می‌کنید؟

 شخصاً اعتقاد دارم بخش ناامیدکننده‌ی این پروژه، بودجه‌ایست که برای هر مترمربع در نظر گرفته شده است. ما حدود 300 دلار برای هر مترمربع در اختیار داریم که بسیار ناچیز است. نمیدانم این میزان بودجه در چین به چه معناست ولی در شیلی به معنای یک خانه‌ی زمخت و خشن و به طور عمده شامل اسکلت بنا بدون پوشش نهاییِ نماست. شاید عنوان “ویلا هایی برای افراد ثروتمند با بودجه‌ای اندک” برای این پروژه مناسب باشد. اگر شما نمی‌خواهید مشتری خود را ناامید کنید، باید این موضوع را مد نظر داشته باشید.

من به همین دلیل فکر کردم این خانه باید طرحی ساده و اولیه باشد و نه حتی یک کالا یا هدف که بودجه ی اندکش را به نفع خود صرف می‌کند. اگر شما نیمه‌ی پر لیوان را ببینید، می‌توانم بگویم ویلاهایی با بودجه‌ی کم برای ثروتمندان بدون سیستم امنیتی و با طراحی ساده و ابتدایی، می‌تواند یک علامت یا راهنمای قدرتمند برای نشان دادن چگونگیِ استفاده‌ی بهینه از سرمایه‌ی موجود باشد. من حدس می‌زنم اجرای چنین پروژه‌ا‌ی مثلاً در دبی غیرممکن خواهد بود. 

من هنوز هم می خواهم به این پرسش برگردم که شما ارائه، تجربیات و پروژ ه‌های دیگر معماران را چگونه ارزیابی می‌کنید. من می‌بینم که بسیاری از معماران در حال کشیدن ویلاهایی هستند که معماران دیگر در حال ارائه آن می‌باشند. آیا این راهی مناسب برای درک روش های طراحی دیگران است؟ 

این یک راه برای ترجمه است. هنگامی که شما می‌کشید، مجبور به انداز ه‌گیری دوباره می‌شوید. این کمترین کاری است که موقع کشیدن انجام می‌دهید. باید دقیقاً از همان مسیری که این افراد رفته‌اند بروید. شما با دنبا ل کردن یک مسیر مشترک در حال یادگیری هستید. این مانند زمانی است که در شن وماسه راه می‌روید و رد پاهایی می‌یابید. از روی فاصله‌ی آن ها می‌توانید بفهمید ردپاها متعلق به یک فرد بلند یا کوتاه قد، لاغر یا چاق و در حال دویدن یا راه رفتن بوده است. شما به طریقی اطلاعات را از این روند دریافت می‌کنید.

من این رویداد را به عنوان یک راه برای به دست آوردن اطلاعات در مورد چیزی که نمی‌دانم، قلمداد می‌کنم. بنابراین در این جا تجمعی از رو ش‌ها وجود دارد که من در تلاش برای دریافت و به‌روزرسانی آن‌ها هستم. بیشتر خط کشیدن، شما را در درک بیشتر فرایندها کمک می‌کند. البته بعضی پروژه‌ها به گونه‌ای هستند که شما می‌دانید چیزی خارج از شما دارند. من می‌خواهم خودم را توسعه بدهم؛ چرا که اگر شما تنها با آن‌چه که در درون شماست به یافتن پاسخ بپردازید، محدود می‌شوید. من همیشه علاقه مند به گسترش حیطه ی پاسخ‌های ممکن برای سوالات هستم؛ چرا که شما به عنوان یک شخص حرفه ای تمایل به دریافت سوالات جدید دارید و این در حالی است که در همه‌ی زمینه‌ها تخصص ندارید.

من مرتباً پرسش‌هایی دریافت می‌کنم که نیازمند نوآوری زیادی هستند؛ بنابراین بهتر است که آماده باشم. این یک راه خوب برای غنی کردن روش‌های پاسخ دادن به سوالات است. 

ویلا اردوس

 آیا گردهمایی صد معمار در این پروژه را باید نوعی مدرسه ی مجازی قلمداد کرد؟ 

من با تمرکز زیادی به این جا آمده‌ام. آیا می‌دانید معنی واژ ه‌ی “ symposium ” (هم‌نشست، مجلس مذاکره‌ی دوستانه، مجموعه مقالات گوناگون راجع به یک موضوع) در زبان یونانی چیست؟ ضیافت، غذا. یک سمپوزیوم زمانی است که شما به صرف یک وعده ی غذایی دعوت می‌شوید. در واقع در زبان اسپانیایی واژه ی معادل برای عطر و طعم، “ sabor “ است که همان کلمه‌ای است که برای “دانستن” به کار می‌رود. در این جا هم ما یک وعده ی غذایی بزرگ داریم و من در تلاش هستم که هرقدر می‌توانم بخورم. البته شما باید به خوبی انتخاب کنید و فقط نگاهی به ظرف‌ها بیندازید و همه چیز را نخورید. اما بعضی از ظر ف‌ها بسیار خوشمزه به نظر می‌رسند و من در تلاش برای خوردن از آن‌ها هستم.