ویلا، فرهنگ را به کام خود کشید!
سالها شاهد آن بودیم که پروژههای فرهنگی همچون تئاترها، فرهنگسراها، موزهها و کتابخانهها، برندگان بیرقیب مسابقههای معماری بودند؛ البته پیش از اینکه دنیای آفرینش معماری، تسلیم قدرتنمایی این بناهای غولپیکر شود، در دورهای از همان دوران لوکوربوزیه و مریدانش، پرداختن به ویلا همچون شعری واژههای بهینهی زیستن را ردیف مینمود؛ در این مسیرِ سینوسوارِ پُر فراز و فرود، ویلا به دره فرود آمد و ساختمانهای فرهنگی به قله صعود کردند؛ اما از سال ۲۰۰۳ تا کنون، ویلا در مسیر فراز است؛ مسیری به سوی چَکاد. امروزه دیگر شاهد دگرگونیِ جالبتوجهی در راستای پرداختن به ویلاها و فارغ شدن از قالب پروژههای عظیم برای بیان ایدههای نوین در معماری هستیم.
معماران یکهتاز در مسابقات معماری، همواره پروژههای بزرگ با کاربری عمومی را برای تجسم بینشها و اِبراز بیانیههای معماریشان انتخاب میکردند؛ اما این روزها آمار و ارقام نشان از تغییر دیدگاه این خالقان خلاق در انتخاب رختی نو بر پیکر ایدههایشان دارد. روزگار شیوع و خانهنشینی پیوستهی ساکنان زمین، چشم جانشان را گشوده و آنها را به جستوجوی گمشدهای نهان در وجب به وجب خانههایشان واداشته است؛ کیفیت بهتر زندگی در فضای بودن و در لحظهیِ جاری زیستن همان چیزی است که به خاطر مشغله و ساعات پُرشمار کار در خارج از خانه همواره از آن غافل بودهایم.
کرونا، ذاتی نادیدنی که برای معماران و باشندگان فضا نیز تلنگری بود؛ اینکه پیلهی ظواهر را پاره کنی و پروانهوار برای آرامش باطن خویش و نه برای خوشایند دیگران به پرواز درآیی!
عکس خبر:
ویلا اسکیگارد
اثر دفتر معماری مورک اولنس - نروژ
متن فارسی : سعیده مهدویان