مصاحبه هومن بالازاده با امیر عباس ابوطالبی
«امیرعباس ابوطالبی»، معمار، ژورنالیست، مؤسس آتلیهی طراحی AA Design، مدیرمسئول و سردبیر مجلهی بینالمللی ویلا بهعنوان یکی از معماران آزمایشگر در حوزهی نوآوری در معماری در ایران شناخته میشود. در این گفتوگو «هومن بالازاده»، برنده و سفیر محلی جایزهی RIBA چالشهای معماری معاصر در دورهی پس از انقلاب ۱۳۵۷ را ازطریق سه پروژهی آزمایشی ساختهشده در آتلیهی طراحی AA Design مورد بحث قرار میدهد.
هومن بالازاده: مایلم بدانم کدام جنبه از سوابق گذشته بیشترین تأثیر را در شکلدهی مسیر حرفهای تو داشتهاست؟
امیرعباس ابوطالبی: تجربهی کارآموزی نزد «بهرام شیردل» و همکاری با ایشان در سال 2002 نقش اساسی در شکلدهی دیدگاههای انتقادی و نوآورانهی من در طراحی داشتهاست. در سال 2004 بود که در جستوجوی کار از ایران خارج شدم و توانستم در شرکتهای ساختمانسازی و معماری در کشورهای مختلفی همچون امارات متحدهی عربی، پاکستان، کویت و مالزی مشغول به کار شوم. پس از آن به شرق آسیا رفتم و ازطریق حضور در مصاحبهای برای کسب یک فرصت شغلی با دکتر «کن یانگ[1]» آشنا شدم که آغازی برای شیفتگی من به اصول طراحی اِکو بود. بعد از این تجربهی ارزنده در شرکت بینالمللی طراحی داخلی کاناری فعالیتم را آغاز کردم و مسئولیت پروژههای مهمی مانند بازسازی و طراحی داخلی برج UOB PLAZA اثر «کنزو تانگه[2]» را بهعنوان طراح کانسپت برعهده گرفتم، سپس به ایران بازگشتم و در سال 2008 آتلیهی طراحی خودم را با نام AA Design تأسیس کردم. در سال 2015 نیز مجلهی ویلا را بنیاد نهادم. حالا میتوانم بگویم تمام این تجربهاندوزیها در شرکتهای مختلف ساختمانی و دفاتر معماری خارج از کشور، حضور در دفاتر معماری کشور نروژ جهت انجام مصاحبههای متعدد با معماران صاحبنام آنجا، مصاحبه با معماران برجستهی ایرانی و بینالمللی تأثیر شگرفی بر نگاه و اندیشهی من نهادهاست.
هومن بالازاده: رویکرد «آتلیهی طراحی Design AA» چیست؟
امیرعباس ابوطالبی: این آتلیه رویکردی میانرشتهای دارد که فرهنگ، سلامت، تجربیات حسی، اخلاق و مفاهیم طراحی انسانمحور را شامل میشود. تمرینهایی که در این آتلیه انجام میدهیم غالباً تلاش دارند تا تکنیکها و مفاهیم جدید در معماری را با آموزهها و حکمتهای قدیمی این رشته بیامیزند.
هومن بالازاده: چگونه طراحی اولین پروژهیتان را در AA Design را برعهده گرفتید؟
امیرعباس ابوطالبی: «ویلای تجربی سیب» اولین پروژهای است که من طراحی آن را بهعنوان معمار اصلی در سال 2009 درAA برعهده گرفتم. این بنا در منطقهی نیمهشهری آبسرد، در80 کیلومتری تهران ساخته شد. ویلای سیب از اصول طراحی سادهای استفاده میکند و میکوشد ریختشناسی و ساختار فضایی معماری ایرانی را به زبان معاصر بیان کند. آن زمان هیچ رزومهی شخصی در زمینهی طراحی معماری نداشتم، اما طراحی این پروژه را با ارائهی پیشنهاداتی که سیستم سازه را بهینه میکرد در رقابت با شرکت مشاوری که طرح دیگری برای این ویلا داده بودند برنده شدم. با کمک دوستانی که قبلاً با آنها در «شرکت سازههای پیشساختهی کربی» همکار بودم، طرحی پیشنهاد دادیم که وزن سازهی ویلای سیب را 30 درصد کمتر از وزن سازهی طرح قبلی نشان میداد. خیلی زود این رویکرد سبُکسازی و اقتصادی موردتوجه کارفرما قرار گرفت.
در مرحلهی خلق کانسپت و طراحی دیاگرامهای فضایی فرصت بسیار کمی داشتم تا این سبُکسازی را بهصورت اجرایی اثبات کنم. برخی موارد ترسیماتی و فاز دوی پروژه بهصورت موازی و در حین اجرای کار پیش رفت. اینکه پروژه یک محصول لوکس معماری باشد اصلاً برایم اهمیتی نداشت. چالشهای دیگری در ذهن من وجود داشت که بهدنبال یافتن و احتمالاً ابداع روشهایی برای پاسخ به آنها بودم.
هومن بالازاده: مثلاً چه چالشهایی؟
امیرعباس ابوطالبی: درحدود 6000 ساختمان ویلایی در شهر آبسرد و روستاهای ویلایینشین اطراف آن وجود دارد که تقریباً همهی آنها آب مصرفی خود را ازطریق حفر چاه تأمین میکنند. ارتفاع این حفاریها گاهیاوقات به ۱۵۰ متر هم میرسد و این آب برای مصرف داخلی ویلاها، پر کردن استخرها و کاشت درختان میوه و گیاهان تزئینی استفاده میشود. این وضعیت بهوضوح باعث اختلال در اکوسیستم محلی این منطقه شدهاست. من در طراحی این ویلا بهدنبال ابداع روشی برای مهار آب کشاورزی و جلوگیری از حفر چاه بودم. با تحلیل شرایط اقلیمی منطقه، دیاگرام طراحی بهشکلی توسعه یافت که بتواند مؤلفههای طراحی اکو از جمله تهویه و نورگیری طبیعی، سایهاندازی، حذف سیستم سرمایش در تابستان و صرفهجویی در مصرف انرژی در زمستان را کنترل و ارزیابی نماید.
هومن بالازاده: راه حل پیشنهادی شما پیرامون سیستم تأمین آب پروژه چه بود؟
امیرعباس ابوطالبی: ما یک راه حل آزمایشی ارائه دادیم که در آن منطقه اصلاً مرسوم نبود. راه حل ما بهصورت اجرای یک سیستم غیرفعال جمعآوری آب و سازگار با محیط زیست پیشنهاد گردید. این ویلا دارای دو آبانبار (مخزن آب زیرزمینی سنتی) برای ذخیرهی 20000 لیترآب است که فقط با 20 دقیقه سهمیهی آبیاری محلی زمینهای کشاورزی در چند هفته تغذیه میشود. این سهمیه از یک سیستم اشتراکی محلی تأمین میشود که آبیاری زمینها را بهصورت یکپارچه و منظم انجام میدهد.
هومن بالازاده: پروژهی بعدی شما در استودیوی طراحی AA Design «ساختمان اداری گروه صنعتی شیشهی کاوه» است. درخصوص کارفرما و همچنین ایدهی طراحی پروژه برایمان بگویید.
امیرعباس ابوطالبی: گروه صنعتی شیشهی کاوه یکی از بزرگترین و پیشروترین صنایع تولید و فرآوری شیشه در خاورمیانه است. مجتمع پتروشیمی کاوه از گروه صنعتی کاوه نیز در آستانهی تبدیل شدن به بزرگترین تولیدکنندهی متانول در جهان قرار دارد. در ابتدای کار، نه من و نه مالک زمین بهدنبال توافق برای طراحی این ساختمان نبودیم؛ چراکه این ساختمان قبلاً توسط یک شرکت مشاور طراحی شده بود و فقط از من خواسته شد تا نگاهی به نقشههای طراح قبلی بیندازم. من ایدههایی را برای برآورده کردن خواستههای آنها و چالشهای پروژه به اشتراک گذاشتم که مورداستقبال قرار گرفت. یک ایده، تغییر سیستم سازه و استفاده از دو هستهی مرکزی با ترکیب دیوار برشی و ستونهای محیطی جهت سبُکسازی و ایجاد فضاهای باز گسترده در مناطق اداری بود. ایدهی دوم، تعبیهی یک آتریوم مرکزی و چهار فضای حائل دهلیزمانند جهت پاسخ به جدول فیزیکی تراکم پروژه و همچنین صرفهجویی در مصرف انرژی بود. ایدههای دیگری نیز مانند استفاده از شیشههای رنگی و کممصرف وجود داشت. مدیر عامل شرکت یعنی آقای «ابراهیم عسگریان»، تحت تأثیر این ایدههاقرار گرفتند و از من خواستند که هم فاز مفهومی و هم فازهای بعدی پروژه را از ابتدا بازطراحی کنم. من فکر میکنم هر دوی ما از همان ابتدا میدانستیم که این ساختمان قرار است یک پروژهی آزمایشی باشد!
هومن بالازاده: بهصورت خیلی خلاصه برایمان بگویید که وجه تمایز این پروژه را در چه چیزی میدانید؟
امیرعباس ابوطالبی: محدودیتهای زیادی در این پروژه وجود داشت که همین محدودیتها امکان خلق ایدههایی را برای ما فراهم کرد. وجه تمایز این پروژه سازماندهی آگاهانهی نور و فضا براساس مبانی طراحی اکو و صرفهجویی در مصرف انرژی بود تا پیرو آن بتوانیم به اهداف معماری و سلامت دست پیدا کنیم.
هومن بالازاده: چگونه در مراحل اولیهی طراحی با مباحث طراحی اکو درگیر شدید؟
امیرعباس ابوطالبی: به موازات اتودهای اولیه، رفتار نور و جریان هوا را در ماکتهای طرح کانسپت بررسی میکردم. این یک روش تجربی بود و امکان تحلیل علمی در محدودیت زمانی پروژه وجود نداشت، اما همزمان توانستیم مباحثی را در آزمایشگاه شیشهی کاوه دربارهی امکان تهویهی طبیعی و صرفهجویی در مصرف انرژی مطالعه کنیم، سپس نمونههای مختلف شیشه در کارخانجات وابسته تولید شد؛ علاوهبراین، پرسشنامههایی را دربارهی اثرات نور طبیعی و رنگی بر باشندگان فضا ازطریق دانشجویان جمعآوری کردیم.
هومن بالازاده: شما درمورد مبانی طراحی اکو ایدههای خوبی را در این پروژه مطرح کردید. چه تحقیقات علمی جهت اثبات این ادعاها در ساختمان شیشهی کاوه وجود دارد؟
امیرعباس ابوطالبی: در زمان طراحی، فرصتی برای سنجش دقیق و ارزیابی این ادعاها وجود نداشت، اما اخیراً چندین مقالهی علمیپژوهشی با رویکرد کمی در مجلات معتبری همچون Building Engineering و Energy منتشر شده که در آن به تحلیل مدل این ساختمان توسط محققان دانشگاهی ایرانی پرداختهشدهاست. ازجملهی این مقالات میتوان به مقالهی «بهینهسازی نور روز ازطریق جنبههای معماری در آتریوم یک ساختمان اداری در تهران» [1] و «تجزیه و تحلیل معیارهای نور روز براساس خودمختاری نور روز (DLA) و روشنایی لوکس در یک دفتر واقعی ساخت دهلیز در تهران»[2] اشاره نمود.
هومن بالازاده: استفاده از شیشههای رنگی با این تراکم بالا در نما چه علتی دارد؟
امیرعباس ابوطالبی: معماری و شهرسازی چند دههی اخیر در تهران پر است از ساختمانهای خاکستری با مصالح خشک و بیروح که میترسند نور را از خود عبور دهند. این تراکم و تنوع رنگ در نمای ساختمان شیشهی کاوه ممکن است یک واکنش انتقادی و ناخودآگاه به این وضعیت باشد. معماری ایرانی و بسیاری از خانههای ایرانی منبع خوبی برای نحوه و اندازهی استفاده از مصالح رنگی ازجمله شیشه هستند؛ علاوهبراین، زندگی و هنر ما ایرانیها از دیرباز با رنگها، نور و تزئینات رنگی پیوند خوردهاست. من فکر میکنم فضاهایی که از نور طبیعی، بهویژه نور طبیعی اینچنین الوان بهرهمند هستند کیفیت مطلوبی از تجربهی حضور را برای باشندگانشان فراهم نموده و در سلامتی جسم و روان آنان تأثیرگذار هستند.
هومن بالازاده: آیا واقعیت یا منبع علمی خاصی در مورد خواص درمانی شیشههای رنگی وجود دارد؟
امیرعباس ابوطالبی: از نظر تاریخی، رنگهای خاصی با خواص درمانی مختلف در فرهنگها و تمدنهای باستانی مانند ایران، مصر، یونان، چین و هند وجود داشتهاست. از نظر علمی نیز در قرن چهاردهم، «جان گادزدن» در انگلستان از رنگ قرمز برای درمان آبله استفاده کرد. او بیماران را در پارچهی قرمز پیچید و از پنجرهها، پردههای قرمز آویخت تا از ویژگیهای شفابخش این رنگ برای درمان بیماری آبله بهره ببرد. تحقیقات دکتر «نیلز ریبرگ فینسن[3]» پتانسیل درمانی رنگ و نور را در قرن نوزدهم بیشتر نشان داد و جایزهی نوبل را برای پیشرفتهایش در نوردرمانی در سال 1903 دریافت کرد. اصول مطرحشده در کتاب «ادوین دی بابیت» باعنوان «اصول نور و رنگ» احتمالاً به چگونگی تأثیر شرایط نوری مختلف و پالتهای رنگی بر ادراک فضایی، خلقوخو و رفاه کلی افراد در فضاهای معماری میپردازند. «کیت بالدوین» نیز خاطرنشان میکند که استفاده از رنگ برای شفا ریشهای باستانی دارد و فرهنگهای بومی خواص درمانی مرتبط با رنگهای مختلف گیاهان را میشناسند. از منظر دانشگاهی، مقالات مختلفی در مباحث معماری و سلامت در طی 20 سال گذشته منتشر شدهاست. نور طبیعی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر سلامت روان باشندگان فضا دارد و خواص درمانی این موضوع ازطریق آزمایشات علمی مختلف بهاثبات رسیدهاست.
هومن بالازاده: آیا روی اندازه و طیفهای مختلف رنگ در این ساختمان تحقیقات علمی انجام دادهاید؟
امیرعباس ابوطالبی: خیر، اما مایلم از دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در رشتههای فیزیک و معماری دعوت کنم که کار تحقیقاتی مشترکی انجام دهند و نتایج آن حتماً این قابلیت را دارد که در ژورنالهای معتبر علمی منتشر شود.
هومن بالازاده: در مورد فرم این ساختمان بگویید.
امیرعباس ابوطالبی: فرم این ساختمان از خارج بهصورت یک مکعب مستطیل بسیار ساده است، اما از داخل، تودههایی از فضاهای خالی با ابعاد مختلف از آن بیرون کشیده شدهاست؛ بدینترتیب، سازماندهی فضایی فرمهای داخلی شکل گرفتهاست که بهنوعی مفهوم «فضاهای بینابینی» را القا میکند. گفتنی است که هندسهی داخلی و فرم حفرهها، دهلیزها، نورگیرها و مناطق حائل از بازار سنتی تبریز الهام گرفته شدهاست.
هومن بالازاده: منظور شما از "فضاهای بینابینی" چیست؟
امیرعباس ابوطالبی: آشنایی من با این مفهوم در زمان طراحی این پروژه بسیار اندک بود و شاید فضاهای بینابینی در اینجا خیلی تصادفی بهوجود آمده باشد. اخیراً براساس مصاحبهای که با پروفسور «ریچی میاکه[4]»، دانشیار دانشگاه علوم توکیو داشتم، دریافتم که ایدهی فضاهای بینابینی را میتوان بهعنوان یک روح ایدئولوژیک در معماری درک کرد؛ روحی که قادر است حس ساختارشناسانه و گونهشناختی را منتقل نماید، اگر بخواهم به تکمیل این توصیف بپردازم باید بگویم که اشاره به واژهی «هیچ» و مفهوم آن بیراه نیست!
هومن بالازاده: این فضاهای خالی درون حجم مکعبیشکل چه خاصیتی دارند؟
امیرعباس ابوطالبی: چهار منطقهی حائل با ارتفاع ۱۲ متری، تعاملات بصری را در اطراف آتریوم مرکزی ساختمان تسهیل کردهاند و همچنین برای جمعآوری هوای مصرفشده از بالهای هر طبقه عملکرد دارند؛ این مناطق حائل، به دهلیز مرکزی با ارتفاع ۳۶ متر متصل میشوند. سازماندهی فضاهای اداری با ارتفاع ۴ متر و ارتباط باز و نیمهباز آنها با فضاهای حائل و آتریوم مرکزی امکان تهویهی طبیعی و تخلیهی هوای مصرفشدهی فضاهای اداری به خارج از ساختمان را فراهم میآورد. درضمن این فضاهای داخلی، درون حجم سادهی مکعبیشکل کیفیتهای بصری متنوعی ایجاد میکنند که بر ساکنان فضا تأثیرگذار است. امکان بررسی تأثیرات مثبت و منفی آنها ازطریق انجام روشهای تحقیق اتنوگرافیک و متدهای سایبرنتیک قابل قبول است.
هومن بالازاده: از زمان تکمیل ساختمان اداری گروه صنعتی شیشهیکاوه در سا ل 2012 تقریباً دوازده سال است که بهندرت سفارشکار طراحی را ازسوی مشتریان خود پذیرفتهاید.
امیرعباس ابوطالبی: در طول دوازده سال گذشته متوجه شدم که احساس خوبی نسبت به پروژههای متداول داخل ایران ندارم. من برای یافتن مشتریانی که دیدگاه من را به اشتراک بگذارند و بتوانند شیوههای طراحی اکو را به سطح بالاتری ارتقا دهند تلاش کردهام، اما موفق نشدم؛ بنابراین، تمرکز دفترمان را بر روی انجام مسابقات بینالمللی، فعالیتهای پژوهشی و ژورنالیسم معماری معطوف کردم.
هومن بالازاده: آخرین پروژهی شما یک نمونهی اولیهی ساختهشده در دماوند است. آیا این هم یک پروژهی آزمایشی است؟ این بنا چه اهدافی را دنبال میکند؟
امیرعباس ابوطالبی: بله. این بنا یک پروژهی کاملاً آزمایشی است که حاصل یک برنامهی تحقیقاتی نظری است که توسط آتلیهی طراحی AA Design در پژوهشکدهی معماری شیخ بهایی و باحمایت دانشگاه مازندران و کمیسیون ملی یونسکو در ایران انجام شد. هدف از این برنامهی پژوهشی پرداختن به تضاد بین مخاطرات زیستمحیطی ناشی از ساخت ویلاها در ایران و نیاز انسان به عقبنشینی و فرار از زندگی شهری بود.
هومن بالازاده: مشتری این نمونهی آزمایشی کیست و چه انتظاراتی دارد؟
امیرعباس ابوطالبی: طی سالهای اخیر دچار عارضههای شدیدی از نظر سلامت جسمانی شدهام؛ این پروژه را برای فرار از استرسها و هیاهوی بیهودهی زندگی شهری و نزدیک شدن به طبیعت برای خودم تعریف کردم.
هومن بالازاده: جالب است، درمورد این پروژه بیشتر توضیح دهید.
امیرعباس ابوطالبی: نمونهی اولیهی این ویلامزرعه یا «کابینهای آزمایشی قاب A» در روستای تمیسیانِ شهرستان دماوند ساخته شدهاست. این پروژه در ارتفاع 1580 متری از سطح دریا و بر روی ساختگاهی به مساحت 350 مترمربع و مشرف به یک دره و رودخانه قرار دارد که 90 متر بالاتر از رودخانهی اصلی منشعب میشود. این ویلامزرعه بهطور یکپارچه با محیط طبیعی خود ادغام میشود و با استفاده از سیستمهای غیرفعال انرژی و استفاده از انباشت آب باران ردپای اکولوژیکی خود را بهحداقل میرساند. یکی از اهداف کلیدی این پروژه بهبود سلامت روانی ساکنانش است. حضور در چنین ویلایی که دور از بافت شهری قرار دارد، پناهگاه آرامی را میسازد که در آن میتوانم دوباره با طبیعت ناب ارتباط برقرار کنم و به دور از شلوغی زندگی شهری به آرامش برسم.
هومن بالازاده: اصول کلیدی طراحی این نمونهی اولیه و آزمایشی از ویلامزرعه چیست؟
امیرعباس ابوطالبی: اصول کلیدی طراحی شامل موارد زیر است:
_ حداقل مداخله در محل ساخت؛
_ خنککنندهی طبیعی در روزهای گرم؛
_ گرمایش طبیعی و صرفهجویی در مصرف انرژی در روزهای سرد؛
_ نور طبیعی؛
_ تهویهی طبیعی؛
_ استفاده از فنون ساختوساز بومی؛
_ تأمین آب ازطریق سهمیهیآبیاری محلی؛
_ باغبانی یا کشاورزی؛
_ تجربیات بصری در گفتوگوی قوی با طبیعت.
هومن بالازاده: به چه پروژههایی در آینده علاقهمند هستید و چگونه روند معماریهای درحال تحول، بهویژه درمورد طراحی سازگار با محیط زیست و معماری الهامگرفته از معماری بومی را پیشبینی میکنید؟
امیرعباس ابوطالبی: در درجهی اول بر روی پروژههایی متمرکز خواهم شد که با اصول طراحی محیطی همسو باشند، زیرا معتقدم رعایت مؤلفههای ارزیابی معماری اکو برای آیندهی معماری ایران و جهان بسیار مهم خواهد بود؛ علاوهبراین، من چندین استارتاپ[5] را راهنمایی میکنم که بهطور رسمی درکشور نروژ تأسیس شدهاست؛ انجمن فرهنگی چهارباغ را نیز در کشور سوئیس تأسیس کردیم؛ یک شبکهی پرجنبوجوش اختصاصیافته به تقویت جامعهی ویلا را در دست داریم؛ Villa Property را با هدف ایجاد پیشرفتهای قابلتوجه در شیوههای معماری در صنعت ویلاسازی ایجاد کردیم و نیز ویلاآکادمی را بنیاد نهادیم که یک آموزشگاه طراحی ویلا در تهران است که استعدادهای جدید را پرورش میدهد؛ علاوهبراین، من مشتاق توسعهی این دو فعالیت اصلیمان در مقولهی ویلا هستم؛ مجلهی بینالمللی ویلا، نشریهای که بینشها و رویکردها را در حوزهی طراحی و ساخت ویلا بهعنوان یک پدیدهی مفهومی و نه صرفاً معماری بهاشتراک میگذارد و جایزهی بینالمللی ویلا که برنامهای برای شناسایی برترین ذهنها در هنر طراحی و ارائهی ایدههای آزمایشگر و آیندهنگر در معماری اکو است.
هومن بالازاده: از حضور شما در این گفتوگو سپاسگزارم.
1. Rastegari, Mahsa & Pournaseri, Shahnaz & Sanaieian, Haniyeh, (2021), “Daylight optimization through architectural aspects in an office building atrium in Tehran”, Journal of Building Engineering, Volume 33.
2. Rastegari, Mahsa & Pournaseri, Shahnaz & Sanaieian, Haniyeh, (2023), “Analysis of daylight metrics based on the daylight autonomy (DLA) and lux illuminance in a real office building atrium in Tehran, Journal of Energy, Volume 263.
[1] Ken Yeang
[2] Kenzo Tange
[3] Niels Ryberg Finsen
[4] Riichi Miyake
[5] Villook