چرا ویلا؟ نه یک خانه!
در میان نوشتههای باستانی آمده است که ویلا همواره در تقابل با زندگی شهری (نگوتیوم) و زندگی مذهبی از قدرتهای طبیعی (اوتیوم) بهمنظور برآوردن نیازهای روحی و روانی انسان بهره میبرده است. «برکارت»، مورخ قرن نوزدهم بر این عقیده بود که فرهنگ ویلا براساس خویشاوندی معماری با محیط و طبیعت پیرامونش مطرح میشود و میتواند بهعنوان یک پدیدهی هنری مورد مطالعه قرار بگیرد. براساس نظریات «جیمز آکرمن»، مورخ برجستهی معماری، خانه تمایل دارد تا برای تأمین سرپناه یا نیازهای اولیهی فیزیکی انسان و در ساختاری ساده ایجاد شود. او اعتقاد دارد که این ساختار برای شکلگیری به نوآوریهای معمارانه احتیاج ندارد، درحالیکه گونهی ویلایی معمولاً محصول یک تخیل معمارانه و ادعایی است برای ارائهی بیانیههای تازه و سبک مدرن زندگی؛ از نظر آکرمن ویلا نهتنها یک پارادایم معماری، بلکه ایدئولوژیک است. او ویلا را یک افسانهی فانتزی میداند که براساس نیازهای روانشناختی و غیرسودآوری تولید میگردد و بهعنوان یک پدیدهی اجتماعی نمیتوان آن را به فرهنگ و تاریخ خاصی محدود کرد. «آندره پالادیو» در کتاب دوم معماری به حفظ سلامت مالک بهعنوان هدف اصلی ویلا اشاره کرده است و ویلا را محلی برای استراحت، گشتوگذار، گفتوگو و تمرینات جسمانی میداند.
معماران پیشرو از دورهی آندره پالادیو به بعد از گونهی ویلاها بهعنوان پروژههای آزمایشی استفاده میکردند. پروژههای ویلایی بهدلیل سیالیت و آزاد بودن فرم و برنامه در بستر طبیعی به معماران این اجازه را میدادند تا جنبههای فنی یا عملکردی تئوریهای معمارانه را بهصورت عینی مطالعه و از این طریق مفاهیم و ایدههای فضایی را توسعه دهند؛ از نمونههای بارز این ادعا میتوان به «ویلا روتوندا» اثر آندره پالادیو (۱۵۹۲)، «ویلا کارما» اثر «آدولف لووس» (۱۹۰۴)، «ویلا ساووی» اثر «لوکوربوزیه» (۱۹۲۸)، «ویلا تاگندهات» اثر «میس وندرروهه» (۱۹۳۰)، «ویلا آبشار» اثر «فرانک لوید رایت» (۱۹۳۵)، «ویلا مایرا» اثر «آلوار آلتو» (۱۹۳۹)، «ویلا پانچارت» اثر «جیو پونتی» (۱۹۵۳)، «ویلای شیشهای» اثر «فیلیپ جانسون» (۱۹۴۸)، «ویلا ونتوری» اثر «رابرت ونتوری» (۱۹۶۲)، «ویلا ماندادوری» اثر «اسکار نیمایر» (۱۹۶۸)، «ویلا داگلاس» اثر «ریچارد میر» (۱۹۷۳)، «ویلا گری» اثر «فرانک گری» (۱۹۷۸)، «ویلا آیزنمن» اثر «پیتر آیزنمن» (۱۹۷۵)، «ویلا روتوندا» اثر «ماریو بوتا» (۱۹۸۱)، «ویلا راف» اثر «پیتر زومتور» (۱۹۸۳)، «ویلا بارداوکس» اثر «رم کولهاووس» (۱۹۹۸)، «ویلا لیبسکیند» اثر «دانیل لیبسکیند» (۲۰۰۹) و «ویلا ویستا» اثر «شیگرو بان» (۲۰۱۰) اشاره نمود. یک نمایشگاه بینالمللی از آرمان معماری مدرن باهدف ارائهی مسکن ارزان، ساده، کارآمد و باکیفیت در سال 1927 در اشتوتگارت آلمان برگزار شد که نمونههای اولیهی مسکن کارگران برای سبک زندگی آینده را ارائه میداد. لوکوربوزیه، «والتر گروپیوس»، میس وندرروهه، «برونو تاوت»، «هانس شارون»، «پیتر برنس» و تعداد دیگری از معماران پیشرو در این نمایشگاه شرکت کردند. جالب است بدانیم که معمار برجستهی ایتالیایی و طراح شاهکار معماری «ویلا نمازی» در تهران یعنی «جیو پونتی»، ریشهی ویلا در معماری را از تباری باشکوه میداند و در اظهارنظری تاریخی در شمارهی ۴۰۹ مجلهی معماری داموس که در سال ۱۹۶۳ منتشر شد، کارهای معمار شهیر ایتالیایی «ویکو ماجیسترتی» را خانههای زیبا مینامد و نه ویلا!
«آلن دو باتن»، نویسنده و فیلسوف انگلیسی یک نمایشگاه از آثار ساختهشدهی ویلایی برای ارائهی مانیفستهای تازهی معماری معاصر در جهان را در سال 2006 برگزار کرد؛ آثار ویلایی از «پیتر زومتور»، «گروه معماری MRDV»، «اینار جارموند»، «مایکل هاپکینز» در این نمایشگاه ساخته شد.