ایدئولوژی ویلا بیان معمارانه نظریات و ایده های خالص معماری
نویسنده: امیرعباس ابوطالبی
دسته بندی: معماری
تاریخ ویلا
هرچند ویلا دارای جایگاه مرکزی در تاریخ معماری غرب است، اما این ایدئولوژی، در تمدنهای همسایه همچون ایرانی، یونانی و مصری دارای ریشههای طولانی تری است: (1)
باغ های دوره قدیم تمدن بابل بهطور واضح بهعنوان قدیمیترین گونه ویلایی طراحی شده توسط انسان توصیف میشوند.
برنامه اصلی ویلا بیش از دو هزار سال دست نخورده باقیمانده است.
ایدئولوژی ویلا
ویلا یک پارادایم نه تنها معماری، بلکه ایدئولوژیک است؛ ویلا یک افسانه فانتزی است که بر اساس نیازهای روانشناختی و غیر سودآوری تولید میگردد.
از زمان قدیم، ویلا نوع ساختمانی بوده است که بیشتر از انواع دیگر با تولید ادبی ارتباط برقرار کرده است، این ادبیات همواره به ایدئولوژی تقویت «اوتیوم» و یا پایداری سلامت زندگی، وفادار بوده است. (12)
سنتهای قدیمی ادیبانه، زندگی ویلای را در قالب طراحی، شعر، موسیقی، افسانه، قطعات، نامه ها، گفتگوهای ویلایی، عاشقانهها، رسالهها، و تمرینات جسمی و نظری، جشن میگرفتهاند.
ازآنجایی که ادبیات، انبار اصلی و اولیه اسطورههای ایدئولوژیک است، ایدئولوژی ویلا در هر دورهای فرهنگ ویلای زمان خود را منعکس در شعر و نثر به نمایش درآمده است. درواقع، آثار ادبی صرفا ً غالباً تجدید حیات ویلاها از گذشته نکردهاند، بلکه مفاهیم ویلایی را در زمانهای بعد نیز ارتقاء دادهاند. اکثراً تا آینده به وضوح با اشاره به یک متن و نوشتار توجیه شده است. هر تجسم ویلایی با احیای ادبیاتی ویلایی همراه است: نمونههای بسیاری از نوشتارها و دیگر لحظات حیاتی در تاریخ ویلاها نیز توسط ادبیاتی که خودش را وقف طراحی و بهبود معماری ویلاهای غربی کرده اختصاص یافته است. همچنین در کنار ادبیات، هنرهای تجسمی، نقاشی، مینیاتور، این ایدئولوژی را تقویت میکنند. (3)
تیپولوژی ویلا
بنابر نظریات جیمز آکرمن، مورخ برجسته معماری، تیپولوژی ویلا به نوع خاصی از معماری، فرهنگ و یا ملاحظات تاریخی محدود نمیشود، بلکه یک پدیده اجتماعی و ایدئولوژیک است که تنها درگذر تاریخ قابلتشخیص است. این تیپولوژی معمولاً برای توصیف هر نوع خانهای که جداگانه که دارای یک فضای حیاط است برمیگردد و به هیچیک از سبکها یا اندازههای معماری خاصی شباهت ندارد. فضای حیاط که آکرمن به آن اشاره کرده است درواقع اقتباسی است غربی از باغ ایرانی که کالبد معماری در آن قرار میگیرد. این محوطه گهگاه بهصورت طبیعت وحشی و غیر هندسی طراحی نشده به بنا الحاق میگردد.
برنامه اصلی ویلا بیش از دو هزار سال از زمان روم باستان دستنخورده باقیمانده است. این ثبات باعث شده که تیپولوژی ویلا در مقابل دیگر تیپهای معماری که فرم و برنامهشان متغیر است، منحصربهفرد باشد. دلیل این دستنخوردگی در برنامه ویلا این است که نیازهایی که در شکلگیری آن وجود دارند، مادی نیستند و بر اساس مسائل روانشناختی و ایدئولوژیک شکلگرفتهاند، و اساساً به موضوعات اجتماعی و فنّاورانه برنمیگردند.(1)
فرم و سبک ویلا
ویلا کمتر از سایر انواع معماری به فرم وابسته است، چراکه الزامات اوقات فراغت دارای اطلاعات واضحی نیستند. اما دو مدل متضاد ثابت در فرم های ویلایی به وجود آمده است:
1- مکعب فشرده با حیاط درونی
2- گسترش باز وابسته به شناسایی محیط طبیعی و سلامت وآرامش (4).
ویلا فرهنگ
شیوههای اجتماعی و اقتصادی که در اطراف ویلا رشد میکنند میتوانند بهعنوان «فرهنگ ویلایی» شناخته شوند. تجربه این تلاشها از زمان پیدایش اولین غارها آغاز و درگذر زمان به باغهای بابل، به ویلاهای باستانی، به «ویل»های رومی، به «ویله»های فرانسوی، به ویلاهای انگلیسی، به فرهنگ ویلانشینی مدیترانهای، به فرهنگ ویلاهای حومه شهری، و بالاخره به ویلاهای اجارهای در مناطق توریستی رسیده است بدون اینکه تغییری در ماهیت «نیاز» به خواستن آن به وجود آمده باشد. برکارت مورخ قرن نوزدهم بر این عقیده است که فرهنگ ویلانشینی براساس خویشاوندی معماری با طبیعت اطرافش مطرح میشود، این فرهنگ بیشتر بهعنوان یک پدیده ایدئولوژیکی قابل فهم است تا بهعنوان یک ساختار و ادراک شهودی، و میتواند بهعنوان یک پدیده تاریخی و هنری موردمطالعه قرار بگیرد. با این حساب، فرهنگ ویلانشینی موضوع فراتر از اروپای غربی است که خودشان از ویلاهای باستانی در ایران، روم و یونان الهام میگیرند. (5)
ویلا یک پارادوکس فرهنگی است.
خانه تمایل دارد تا برای تأمین نیازهای اولیه انسان و در ساختاری ساده ایجاد شود. این ساختار برای شکل گیری به نوآوری های معمارانه احتیاج ندارد.
ویلا بهطورمعمول محصول خیالی است معمارانه برای یک شخص خاص که بر آینده نگری تأکید میکند.
ویلا و زندگی
زندگی ویلایی در نگاه اول مجموعهای از مزایای طلایی را به ذهن میآورد: آرامش، تفریح، گفتگو، سالمتی (ذهنی / فیزیکی / معنوی)، به وجود آوردن زندگی خیالی درون زندگی واقعگرایانه. اما به عقیده من و قبل از آن، «زندگی ویلایی» یک «زندگی باغ نشینی» است که ارزش مقایسه کردن با نمونههای شناخته شده باغهای بابل و کاخهای پرسپولیس را دارد. زندگی در خانه بروجردیها، خانه عامریها، خانه طباطباییها، خانه شریفیان و ... را میتوان زندگی ویلایی دانست که تداعی کننده معماری شخص محور در علوم میان رشتهای امروزی است.
معماری «کوشک»، «عمارت»، «خانه باغ»، «مونیا»، «کاخ» دارای مزایای مشابه در معماری مشرق زمین می باشند.
امروزه زندگی ویلایی را نمیتوان مجزا از زندگی شهری در نظر گرفت؛ ویلاها دیگر به انجام وظایفی مستقل مشغول نيستند بلکه بهعنوان پدیدهای ايدئولوژيكی در تضاد با محتوای شهری نقش ايفا میكنند.
امروزه همه میتوانند از زندگی ویلایی لذت ببرند: ایدئولوژی ویلاها با دموکراتتر شدن جوامع رفتهرفته به بدنه متوسط جامعه انتقال یافته و یک جهش رادیکالی در تاریخ زندگی ویلایی را به وجود آورده است.
زندگی ویلایی دارای فانتزیهایی است که برای ارتقاء واقعیتهای اطرافشان تالاش میکنند.
ویلا بهعنوان نشانه
ویلا ناگزیر اسطورهای را می سازد که باعث ایجاد آن میشود: جذابیت به طبیعت در تعامل و یا در فاصله با آن، دیالکتیک طبیعت و فرهنگ و هنر، اختیارات و امتیازات ملی، قدرتهای منطقهای و غرورهای طبقاتی. بهطورکلی، موضوعات مرتبط به محل و شکل ساختمان که بهعنوان نشانه مطرح میشوند، به جزئیات و خصوصیات فردی آن وابسته است.
تعامل صمیمی با طبیعت این اجازه را به ویلاها میدهد تا با استفاده از طرحهای نامتقارن و باز، رنگهای منعکس کننده عناصر طبیعی و بافتهای موجود در طبیعت بهعنوان نشانهای در زمینه گسترش یابند. از طرف دیگر ویلاها با قرار گرفتن بر روی پایهای در طبیعت، در قالب تناسباتی مطالعه شده، و با حالت تأکیدی سطوح سفید قاب شده در پیرامون بهعنوان نشانه مطرح میگردند.(7)
یکی از بسترهای آرمانی مکالمه برای «اکتشافات معماری»، ویلا است. (6)
ویلا بهعنوان رسانه
هرچند ویلا در فرم و کالبد فیزیکی ساختمانی اش بهعنوان رسانهای از تفکر و ایدههای معمارانه و ساختمانی مطرح است، اما تجربههای زندگی ویلایی در قالب شعر، موسیقی، ادبیات، عارفانهها، عاشقانهها و انواع هنرها، آن را بیش از هراندازهای بهعنوان رسانهای از امیال، خواستهها، نیازها و وسوسههای انسان در طول تاریخ برجسته مینماید.
در طول تاریخ، ویلا افکار، ایدهها، و آرزوهای انسان را برای خلق بهشت زمینی به نمایش گذاشته است. از لحظه هبوط انسان روی زمین و از دوران غارنشینی تاکنون و آیندههای دور، همواره در انسان، بیقراری، فراق و دوری از اصل خویش تقویت کننده نیاز وی برای ترسیم و نمونه سازی پیامهایش بوده است. در حقیقت، ویلا یک هنر پیامرسان اولیه برای ابراز آرمانهای خیالی انسان گمشده روی زمین به حساب میآید. معماری ویلا درگذر تاریخ، در جستجوی حیاط خلوتی در زندگی روزمره انسان بوده است تا فارغ از محدودیت زمان و مکان، او را به درون خویش باز و در طبیعت رها گرداند. ویلا یک پارادوکس فرهنگی است. به وجود دوگانههای ویلایی، طبیعت اسطورهای آن موجود در فرهنگ ویلایی، محدویتها را به سمت در قالب ایدئولوژی بهرهوریهای آزادانه میکشاند که این موضوع خود بستری حاصلخیز برای آرزوها و آرمانهای معماران و کارفرمایان خالق و پیشرو ایجاد مینماید. اغلب این خالقیت محدود به حوزه سلیقه است، مانند مد در لباس، که به دالیل ثروت مازاد و وسوسههای ناشی از آن پرورش مییابد. اما ویلا توجه ما را از آن جهت جلب میکند که از طریق قرنها، مفاهیم و احساسات فرهنگهای مختلف را با توجه به گفتوگو بین شهر و کشور، هنر و طبیعت، رسم و رسوم و غیرانسانی بیان کرده است. (8)
ویلا و طبیعت
همان طور که قبلاً اشاره شد ارتباط ویلا با طبیعت در دو قالب ادغام و یا غلبه معماری بر طبیعت مطرح است.
در حالت اول بستر وحشی طبیعی بهعنوان زمینه بدون دخل و تصرف طراح در به وجود آوردن فرم، فرهنگ و زندگی ویلایی نقش ایفا میکند و در حالت دوم طراح به باغسازی محوطه پیرامون ویلا میپردازد.
در هر دو حالت انسان براساس غرایز بدوی و اولیه خودش از عناصر طبیعی مانند دشتها، کوهستان، جنگل، ساحل، و حتی کویر بهعنوان سخت افزار طبیعی و معماری آب، صدا، نور، رایحه، رنگ، و ... بهعنوان نرم افزار طبیعی، بهره میبرده است.
ویلا برای انجام مأموریت ایدئولوژیکی خودش، باید بهنحوی با زمینه طبیعی پیرامونش تعامل و ارتباط برقرار کند، این تعامل به دو شکل برقرار میگردد:
+ غلبه بر طبیعت
+ادغام در طبیعت (9)
در میان نوشتههای باستانی آمده است که ویلا همواره در مقابله با مسائل شهری و مذهبی استفاده میکرده است. (10)
هدف ویلایی
دومین کتاب از چهار کتاب معماری نوشته آندره پاالدیو (1570)، اختصاص داده شده است به معماری خانههای ویلایی، در این کتاب درباره اهمیت سه گانه تولید و امکانات ویلا به ترتیب زیر اشاره شده است:
1 - تمرینات پیادهروی و اسبسواری بهبود کشاورزی، 2 - حفظ حریم خصوصی برای حفظ سالمت مالک 3 -مالک.
در جای دیگر این کتاب آمده است:
یک ویلا، محلی است برای بازنشستگی، برای لذت بردن و خوابیدن، برای ایجاد یک باغ بدون تجمع و آزارهای همگانی.
یک ویلا در عصر حاضر به دنبال همان باغ است و دیگر هیچ
سپس ویلا به یک فضای خانوادگی بدل گردید، یک فضای اجتماعی و یک محل تفریحی، اما همچنان یک فضای اختصاصی است. در ويلا، ذهن خسته از آشفتگیهای شهری تا حد زیادی بازسازی و تسخیر میگردد تا انسان درونش بی سروصدا به مطالعه و تفکر بپردازد و برخالف «خانههای شهر» به سادگی خوشبختی را به دست بياورد. (11)
(1) جیمز آکرمن، ویلا: شکل و ایدئولوژی خانههای حومه (پرینستون 1990) صفحه 9
(2) الت، وون. اکتشافات معماری در رنسانس رم: هنرمندان، انسان شناسان و برنامهریزی ویلای ماداما رافائل (نیویورک 2018) ص 47.
(3) جیمز آکرمن، ویلا: شکل و ایدئولوژی خانههای حومه (پرینستون 1990) صفحات10 الی 13
(4) جیمز آکرمن، ویلا: شکل و ایدئولوژی خانههای حومه (پرینستون 1990) صفحات 9 الی 13
(5) گیلر د آندرسون، ویلاهای اسلامی در ایبرای قرون وسطی: معماری و فرهنگ دادگاه (فارامین 2013) 6-7
(6) برادران، کاممی، میکل آنژ، طراحی و اختراع معماری (ییل 2008) صفحه 12
(7) جیمز آکرمن، ویلا: شکل و ایدئولوژی خانههای حومه (پرینستون 1990) صفحات 30
(8) جیمز آکرمن، ویلا: شکل و ایدئولوژی خانههای حومه (پرینستون 1990) صفحه 34
(9) جیمز آکرمن، ویلا: شکل و ایدئولوژی خانههای حومه (پرینستون 1990) صفحه 22
(10) ایده و اختراع ویلا؛ https://www.metmuseum.org/toah/hd/villa/hd_villa.htm
(11) آرچر، جان، معماری و حومه: از ویلای انگلیسی به رویای آمریکایی، 1690-2000 (مینه سوتا 2005) ص 45 و 90
Copyright © 2019 Amirabbas Aboutalebi.
Text is available under the Creative Commons Attribution-ShareAlike License