تادائو آندو

برای ساختن چرخ، محورها را به هم وصل می‌کنیم
ولی این فضای تهیِ میانِ چرخ است
که باعث چرخش آن می‌شود.
از گل کوزه‌ای می‌سازیم،
این خالیِ درونِ کوزه است
که آب را در خود جای می‌دهد.
از چوب خانه‌ای بنا می‌کنیم،
این فضای خالیِ درونِ خانه است
که برای زندگی سودمند است.
مشغول هستی‌ایم
در حالی که این نیستی است که به کار ما می‌آید.

تائو ت چینگ

 

همه‌ی ما آندو را با کلیسای نور، کلیسای روی آب و یا شاید موزه‌ی هنر مدرن فورت ورث می‌شناسیم، اما جالب است بدانیم او نخستین بار نه برای طراحی یک موزه یا کلیسا که به واسطه‌ی طراحی یک فضای مسکونی در شهر زادگاه‌اش شناخته شد. او در این اثر با طراحی جداره‌های بسته نسبت به شهر و خلق دنیایی کوچک در میانه‌ی شهری که در اذهان عمومی، به شکلی نازیبا رشد کرده بود و مملو از خانه‌های خالی از هرگونه جذابیت بصری و حسی بود، اعتراض خود را به شرایط سکونت‌گاه‌های انسانی بیان نمود.
اگر ویلا را گونه‌ای خاص از گستره‌ی وسیع خانه بدانیم، اثر بعدی آندو ویلایی است در زمین‌های شیبدار پارک ملی هیوگو ژاپن؛ خانه‌ی کوشینو، فرصتی‌ست بی نظیر برای به نمایش گذاشتن فلسفه‌ی فکری و مهارت او در ترکیب عناصر طبیعی و ماده‌ی محبوب‌اش بتن، ویژگی خاصی که از آن پس به هویت آثار آندو بدل می‌شود. او با طراحی این خانه‌ی ویلایی مانیفست خود در معماری را به نمایش می‌گذارد و زمینه‌ی ساخت پروژه‌های بعدی‌‌اش را نیز فراهم می‌سازد.
و اینجاست که ادعای شاهچراغی مبنی بر رسانه خواندن ویلا نمود پیدا می‌کند. او نیز ویلا را رسانِ تفکرات انسان، مهارت‌های او، شناخت وی از جهان، ایده ها و ایده آل‌های بشر می‌داند.
در ادامه به شناخت بهتر آندو از طریق آثار ویلایی او خواهیم پرداخت.

Koshino Hous

در این اثر، آندو از بتن به عنوان ماده‌ای خنثی برای تاکید بر بازی نور برسطح و خلق فضایی منحصر به فرد استفاده نمود. به گفته‌ی او:”نور منبع هستی است، با سطوح برخورد می‌کند، سایه‌ی اجسام را در پشت‌شان جمع می‌کند و به آن‌ها بُعد می‌دهد، اجسام در مرز میان سایه و نور با هم تلاقی می‌یابند، فرم منحصر به فردشان را به دست می‌آورند و تا بی نهایت به یکدیگر متصل می‌شوند.” خانه‌ی کوشینو در حقیقت، مجالی بود برای به نمایش گذاشتن این فلسفه‌ی فکری و مهارت آندو در ترکیب عناصر معماری و بستر طبیعی. آندو در طراحی این خانه‌ی ویلایی برای جلوگیری از قطع درختان موجود درسایت، از دو باکس بتنی استفاده می‌کند که با فاصله و به موازات یکدیگر قرار گرفته‌اند. این دو حجم مستطیل شکل با ابعاد نابرابر در قسمت زیرین به وسیله‌ی راهرو و حیاط مرکزی به یکدیگر متصل شده‌اند. طراحی این ویلا در سال 1979 آغاز شد و ساخت آن از 1980 تا 1981 به طول انجامید. چهار سال بعد، او بخش جدیدی به کار افزود، آتلیه‌ای با فرم منحنی که در تضاد کامل با ساختار شبکه‌ای بنای نخستین بود. او این بخش را چنان هنرمندانه به ساختار موجود الحاق نمود که گویی این ترکیب از ابتدا طرح ریزی شده بود.

Casa Monterrey

 “ویلا “ نه تنها برای آندو مجال قدرت‌نمایی و ارئه‌ی افکارش بود بلکه پل ورود او به مکزیک را نیز فراهم نمود.
هنگامی که خانواده‌ی ثروتمند مکزیکی از آندو خواستند تا خانه‌شان را طراحی کند، بسیار مردد بود چرا که با وجود صنعت عظیم سیمان در مکزیک،‌‌ هیچ کمپانی نبود که سیمان‌ش با کیفیت مورد نظر او هم‌خوانی داشته باشد، از این رو تنها به یک شرط با ساخت خانه موافقت نمود و آن این که یک کمپانی ساخت سیمان احداث و دو متخصص برای آموزش کارگران از ژاپن به مکزیک آورده شوند.
بدین ترتیب در سال 2011 اولین پروژه‌ی مسکونی آندو در مونتری مکزیک به انجام رسید. خانه‌ای 450 متری که شیب کوه را شکافته وچون قطعه‌ای از بهشت خود را نمایان می‌کند. این خانه در ارتفاع 900 متری از سطح دریا واقع شده و نگاهی دارد به کوه‌های سیرا لا میتراس. بازشوهای کنترل شده، چشم‌انداز خیره کننده‌ی این کوه ها را قاب گرفته‌اند.
رویکرد آندو در طراحی این خانه بسیار مشابه رویکرد او در ساختمان‌های دهه‌ی هفتادش در اوزاکا ست، با این تفاوت که قرارگیری پروژه در مجاورت کوه به او امکان جدیدی در بازی با نور و منظر داده است. صفحات بتنی افقی و عمودی با ارتفاع‌های متفاوت از دل سایت سر بر آورده‌اند. یکی از این صفحات فضای خارج را به دوقسمت با امکان نشستن تقسیم می‌کند و دیگری تراسی را در مجاورت استخر پدید می‌آورد.
همین خانه‌ی ویلایی زمینه ساز پروژه‌ی بعدی آندو در مکزیک بود،”دروازه‌ی خلاقیت” پروژه‌ای که اکنون محل اصلی دپارتمان طراحی و معماری دانشگاه مونتری و نیز سمبل سرزندگی و پویایی هنر مکزیک قلمداد می‌شود. این جریان تنها به ساخت چند پروژه محدود نشد، بلکه به گفته‌ی معماری بومی که در انجام این پروژه ها با آندو همکاری می‌کرد: موجب بالا رفتن استانداردهای ایمنی و دانش فنی در زمینه‌ی ساخت بتن با کیفیت بالا در مکزیک گردید.

House in Sri Lanka

خانه متعلق به کارآفرین بلژیکی پیِرپرینگیِرز است که به قصد سفر به سریلانکا آمد، در یک کارخانه‌ی محلی مشغول به کار شد و پس از مدتی کارخانه‌ی خود را در زمینه‌ی تولید لاستیک‌های مستحکم راه‌اندازی نمود. ثمره‌ی سرمایه گذاری او در مقیاس و کیفیتِ ویلای محل زندگی‌اش به خوبی مشهود است. این کارآفرین بلژیکی، خانه را به عنوان هدیه‌ای برای همسر هنرمندش، ساسکیا پینتلون، می‌خواست که آندو را به عنوان معمار محبوب‌اش برگزیده بود.
نکته قابل توجه در طراحی این بنا آن است که آندو تا پایان ساخت آن هرگز سایت را ندید و در عوض بر توانایی دو همکار ژاپنی قدیمی‌اش،کیوشی آوکی و یوکیو تاناکا اعتماد نمود. این دو با مشارکت فیلیپ ویراراتنه (معمار سریلانکایی) و همکارانش از دفتر معماری PWA مسئول اجرای دقیق استانداردهای مورد نظر آندو بودند. این معمار محلی برای تحقق رویای دوران دانشجویی‌اش مبنی بر همکاری با آندو، بارها به ژاپن سفر کرد و برای عقد قرار داد با وی، مجبور به ساخت نمونه‌ی اولیه‌ی پروژه و سفر به ژاپن برای بهره گیری از تجارب معماری او شد. پس از این ملاقات، دفتر آندو مدارک اولیه‌ی پروژه را در اختیار آن‌ها گذاشت و وظیفه‌ی تولید دیتیل ها بر عهده PWA قرار گرفت. پیش از این، آندو ساختمان‌هایش را درونگرا و با روزنه‌هایی کوچک برای ورود نور طراحی می‌کرد اما این بار، رویکرد او در طراحی بنا اندکی متفاوت با پروژه‌های گذشته بود. در این ویلا او ساختمان را رو به چشم انداز طبیعی فوق العاده‌اش نمایان می‌کند و با تاکید بر آسمان و دریای مجاور،‌‌ منبع الهام ساسکیای هنرمند را فراهم می‌سازد. دو بازوی اصلی، حجم بنا را تعریف می‌کنند. پذیرایی،آشپزخانه، اتاق خواب والدین و اتاق مدیتیشن در یک بازو و چهار اتاق مهمان با حمام اختصاصی و چشم انداز دریا در بازوی دیگر طراحی شده‌اند. حجم مکعب شکل نشیمن به طول حدود 20 متر با زاویه‌ای مشخص، این دو بازو را قطع نموده و دسترسی به نشیمن از طریق پذیرایی اولیه فراهم شده است. افزون بر این، پلکانی عظیم فاصله‌ی میان دو بازو را پرکرده که سرانجام به ایوانی سرپوشیده و استخری به ظاهر بی نهایت در گوشه‌ی آن ختم می‌شود. این استخر درست بالای نشیمن واقع شده و به لحاظ مقایس و اهمیت با آن برابری می‌کند. مبلمان فضا در ادامه‌ی بازی نور و سایه‌ی آندو به رنگ سفید و سیاه انتخاب شده‌اند. جالب این‎‌جاست که این دو رنگ، تم اصلی نقاشی‌های ساسکیا را تشکیل می‌دهند. میز قرار گرفته در نشمین نیز طراحی شیگورا بن، دیگر معمار ژاپنی است. از ایوان با منظری 360 درجه، ویلای جایاواردن اثر جفری باوا (1998) به چشم می‌خورد. این بخش از ساختمان در واقع نمود پیروی آندو از مدرنیسم منطقه‌ای باوا است. به گفته‌ی دیوید رابسون : “مدرنیسم منطقه‌ای از ابتذال مصرف گرایی رو گردان است، این رویکرد پذیرای جنبه‌های مثبت جهانی شدن و در عین حال در جستجوی ارزش‌های محلی و بازآفرینی آن‌هاست.” معماری ویلای پرینگیرز نیز جایی در میانه‌ی ارزش‌های منطقه‌ای و جهانی قرار دارد. موفقیت این اثر بر آمده از همکاری افرادی از سراسر جهان است: ژاپن، سریلانکا و بلژیک.