پنل گفتمان میانرشتهای؛ ویژهنامهی "ویلا_مزرعه"؛ تخریب سرزمین و نقش معمار
یکشنبه ۲۲ مرداد ماه ۱۴۰۲
اعضای پنل بهترتیب حروف الفبا: کامران افشار نادری، محمدرضا حائری، مروارید قاسمی، حمیدرضا ناصرنصیر
دبیر پنل: امیرعباس ابوطالبی
محمدرضا حائری:
من میخواهم به گفتوگو دربارهی تکبنا و سرزمین بپردازم.
قانون در کشور ما تقریباً مراعات نمیشود؛ یعنی همان چیزی که مجلس شورای اسلامی تصویب کرده و به هیئت دولت ابلاغ کرده است؛ علت آن این است که سرمایه در دست یک عدهی خاصی است، قانون همواره قابل نادیده گرفتن است و بههمیندلیل است که رانت در کشور ما بسیار قوی است. وقتی ایدهی ویلا_مزرعه مطرح میشود، نفس آن بسیار مهم است؛ یعنی حتی این ایده میتواند به وضعیت رنجور کشاورزی ما کمک کند، بهطوریکه آن اراضی تثبیت شوند. نقش ایده بسیار مهم است؛ نقش خلاقیت دارد و میتواند یک ماجرایی را بهکلی دگرگون کند. خانم قاسمی بحث درستی را راجعبه کشاورزی مطرح نمودند؛ اینکه اصلاً ما چیزی به آن معنای کشاورزی نداریم که بخواهیم آنقدر بر آن پافشاری کنیم؛ نه اینکه اصلاً نداشتیم؛ چون در ساختار همهی جوامع اول کشاورزی بوده و هیچ جامعهای از ابتدا صنعتی نبوده است، سپس بهتدریج براساس توانایی و استعداد سرزمین در مسیر خود پیش رفته است. ابتلای ما به بیثباتی سیاسی، استعداد سرزمین را به عقب رانده است. یکی از اشتباهات بزرگ تاریخ ما اصلاحات ارضی است. اشتباه بعدی این است که قانون ارث تمام اراضی بزرگ را قطعهقطعه کرده است؛ یعنی ما تقریباً از کشاورزی مکانیزه خیلی دور افتادهایم. افتادن این اراضی در نزدیکی شهرها و فقدان قوانین قرص و محکم باعث شد در برزخی گیر کنیم که اصلاً ندانیم کجای مقولهی کشاورزی ایستادهایم. تخصص اصلی من دو شهر تهران و کاشان و نواحی بین آنها است. تمام اراضی کنار جاده را اشغال کردند و بهنام کشاورزی آن را تفکیک نمودند، ولی هیچکدام از آن اراضی نتوانستند بهعلت کمبود آب به یک زمین کشاورزی ثمرده تبدیل شوند. بهنظر من ویلا_مزرعه یک ایده است که میتواند بسیار جذاب باشد و به حفظ اراضی باقیمانده کمک کند؛ مانند باغی که یک عمارت در آن وجود دارد. وقتیکه چیزی در ادبیات فارسی جامیافتد، تغییر ذهنیت نسبتبه آن مشکل میشود. بسیاری از واژگان ما در طول تاریخ ادبیات دچار تغییر معنا شدهاند؛ برای مثال، واژهی رِند در تاریخ بیهقی به افرادی اشاره دارد که در ازای دریافت دستمزد، کلاهبرداری میکردند، اما این واژه در دورهی حافظ در وصف افراد هنرمند و پیشرو بهکار میرفت. واژهی رِند هماکنون بهمعنای آبزیرکاه است. باید ببینیم که واژهی ویلا فارغ از اینکه به چه طبقهای تعلق دارد، چگونه بین ما جاافتاده است و این مقولهی بسیار مهمی است. نظر من این است که خود واژهی ویلا دچار یک مشکل است. تعداد نشریههاب خوب در حوزهی معماری در کشورمان بسیار کم و نشریات زرد پرشمار است، اما نشریهی ویلا خود را از تراز متوسط به بالا کشیده است و فعالیت مثبتی دارد. نشریهی ویلا، یک مجله با محتوای معماری است که خودش خیلی خوب است، اما نام آن همه را دچار وضعیتی میکند که نمیدانیم این وضعیت چه میشود؛ بههمین دلیل این نقطهی عطف میتواند فرصت گفتوگو با دوستان متخصص را فراهم آورد. آیا میتوان این نام را بهسمت واژهای دیگر برد که در تاریخ معماریمان از آن بهرهمند بودهایم؛ بهعنوان نمونه، کوشک همین ویلا بوده یا همان کلبهای که آقای ناصرنصیر بدان اشاره نمود، اینها همه ویلا بودهاند. وقتی که نام ویلا را میشنویم بهیاد یک چیزی میافتیم؛ همان جنبشی که ابتدای انقلاب شروع شد و میگفت که ایران را سراسر ویلا میکنیم که این اتفاق هم افتاد؛ یعنی تفکیک اراضی!
همان مقدار باغات، همان مقدار جنگل هیرکانی، همان مقدار اراضی کشاورزی ازطریق ویلاسازی از بین رفت و ویلا به منزلت اجتماعی بدل شد؛ یعنی خانوادهای که در شمال کشور صاحب ویلا بود، خود را یک خانوادهی معرکه جلوه میداد. نشریهی ویلا از نظر محتوایی، سطح بسیار مطبوع طراحی معمارانه را حفظ کرده است، ولی این نام همهی ما را بهسمت دیگری میبرد. ازآنجاکه این شماره میتواند یک نقطهی عطف باشد، میتوان راجعبه این هم گفتوگو کرد. اگر همهی این بحثها را کنار بگذاریم، بهنظر من بنیان معماری در ایران، رعایت سرزمین بوده است. اگر در کشور ما البرز و زاگرس وجود نداشت، ما هم مانند عربستان یک سرزمین کویری میبودیم. اگر چینخوردگی زمین نبود و این رشتهکوهها نبودند ما نه تمدن کهنسالی داشتیم و نه اینکه اصلاً میتوانستیم زندگی کنیم. تمدن ایران مدیون البرز و زاگرس است؛ بههمین علت، گونهشناسی اسکان ما در طول تاریخ یا کوهپایه بوده یا جلگهای و یا بیابانی؛ برای مثال، شما ویلای آقای «فیروز فیروز» را بهعنوان یک ویلای کویری معرفی کردید؛ درنتیجه، سکونت ما تابع سرزمین بوده است؛ یعنی اقلیم یکی از ویژگیهای سرزمین بوده است، ولی رابطهی ما با سرزمینمان همواره در فراز و فرود بوده است. ما تمام مدت در دامنه، تَهِ ران بودیم یا شَمِ ران بودیم؛ بدینترتیب، شما هم میبایست سرزمین را مهمترین ملاک طراحی قرار دهید. بنیان معماری ما، سرزمین، زندگی مردم و سبک این زندگی و معانی برخواسته از فرهنگمان بوده است. وقتی کسی میگوید من در شمال ویلا دارم از او میپرسیم برای چهکاری به آنجا میروید؟ آیا برای دیدن طبیعت و یگانهشدن با آن به ویلا میروید؟ پاسخ میدهد، خیر آقا؛ من سه روز آنجا میروم، در را میبندم و کار خودم را میکنم!
پس ویلا لزوماً منعکسکنندهی سرزمین نیست. نقش سرزمین در معیارگذاری برای طراحی با تمام ویژگیهای آن بسیار مهم است. متأسفانه درسی که در معماری به ما دادند اینگونه بود که سرزمین را در نظر نمیگرفتند. سرزمین ایران به شش حوزهی آبریز تقسیمشده که این شش حوزه معیارهای طراحی بودند. مدیریت سرزمین، مهمترین وظیفهی شهریار در طول تاریخ ما بوده است؛ شهریار یعنی یار شهر و شهر یعنی کل کشور. وقتی میگوییم ایرانشهر، منظورمان کل سرزمین ایران است. خیلی مهم است که سرزمین را به زیرفصل آن تقسیم کنیم و معیار طراحی قرار دهیم، همانگونه که سبک زندگی، سازمان فضایی را تعیین میکند و رابطهی متقابل باهم دارند. شما از کارفرما میپرسید که میخواهد چگونه زندگی کند؛ چون کار معماری بر زندگی مردم تأثیر دارد. همین فضایی که در آن هستیم با یک روزنه در سقف بالا و شش هفت قوسی که کار شده، تمام تلاش خود را کرده تا مفاهیمی را به ما منتقل کند. گفتید یک معمار ایتالیایی اینجا را طراحی کرده است؛ این یعنی یک نشانههایی را از ما گرفته است. یکی از آن معانی که با ویلا متناقض است موضوع حریمهاست؛ چون حریم برای ما مهم است، اِشراف مهم است و اینها جزو معیارهای طراحی بودهاند که هنوز هم بر رعایت آن تلاش میشود. اینکه ویلا بتواند این معانی را در خود جذب کند بسیار مهم است. نمونههای بسیار خوبی از باغ_مزرعه یا ویلا_مزرعه در کشور ما وجود دارد؛ بهعنوان نمونه، در چاله سُمبَک، هم کشاورزی کردهاند، هم کویر را حفظ کردهاند و هم ساختمان ساختهاند.
عکس: روزبه فولادی
خلاصهی پنل
حمیدرضا ناصرنصیر:
وی ضمن طرح چند پرسش اساسی، بحثهای مطرحشده در شمارهی ۱۴ مجلهی ویلا را رادیکال، انتقادی و انقلابی خواند، آنگونه که قادر است ایدهء مرکزی موضوع ویلا را بهچالش بکشاند.
کامران افشار نادری:
او ضمن اشاره به مفهوم ویلا پس از قرون وسطی در غرب، این پدیده را در دوران حاضر، بستری مناسب برای تمارین معماری در حوزهی تئوریهای فکری آیندهنگر دانست و محتوای این شماره را تلاشی برای پیداکردن چالشهای معاصر معماری در حوزهی طراحی ویلا در ایران بهشمار آورد.
مروارید قاسمی:
ایشان بحث پیرامون ویلا و قوانین ویلاسازی در زمینهای کشاورزی را پیچیده و دو لبه خواند. وی افزود که میبایست به این مقوله در مقیاس آمایشی، ملی و یا حتی فراملی نگریست. او در ادامه اذعان داشت که اگر از حوزهی هستیشناسی ویلا بگذریم، در حوزهی چیستیشناسی، پاسخهای بومسازگار ارائهشده در این شماره نه تنها خوب، بلکه برای طراحی ویلا ضروری است.
محمدرضا حائری:
وی به نقش مهم ایدهی "ویلا_مزرعه" در این شماره اشاره کرد و آن را نگاهی خلاقانه برای کشف استعداد سرزمین خواند. او به اشتباهات اصلاحات عرضی و قانون ارث در مورد خرد کردن زمینهای کشاورزی اشاره نمود، سپس به سیر دگرگونی مفهوم ویلا در ایران پرداخت. او اذعان داشت که واژهی ویلا امروزه بار معنایی مثبتی ندارد و درانتها نشریهی ویلا را ازلحاظ محتوا و کیفیت بصری در سطح بالایی قلمداد کرد.
با ما در ویلا بمانید؛
ویلا بخوانید؛
اخبار ویلا را دنبال کنید!
اخبار مرتبط:
+ سخن سردبیر ۱۴
+ مهمانی #ویلا_تارنگ
+ به ویلای پلاک ۱۴ سر بزنید!
+ مجلهی ویلا شمارهی ۱۴
+ پنل گفتمان میانرشتهای
مقالات مرتبط:
+ راغ ویلــا
+ حق ویلــا
+ شهر ویلــا
+ نیاز ویلــا
+ لذت ویلــا
+ شِبه ویلــا
+ مافیای ویلــا