کورش رفیعی در ویلا گفت و گو

 

ریشه‌ی ویلا چیست؟

ریشه‌ی به وجود آمدن ویلا، سلسله‌مراتب هرمی چگونگی زیستن در دوران گذشته و زندگی حاکمان است که برای مردمان طبقات مختلف اجتماعی به‌عنوانِ یک الگو  به شمار می‌رفت و این الگوبرداری به لایه‌های پایین‌تر این هرم که افراد کم درآمد جامعه بودند نیز سرایت کرد.
تازه‌های معماری بیشتر در فضاهای تفرجگاهی و حکومتی قشر بالادست جامعه اتفاق می‌افتاد و قشرهای پایین‌تر شاید فقط در قالب یک آرزو آن خانه‌های ایده‌آل را دنبال می‌کردند؛ به نظرمی‌رسد که این آرمانگرایی در مفهوم و کالبد فضای زیستی، ریشه‌ی به وجود آمدن ویلاهای امروزی باشد.
در گذشته مسئله‌ی سکونت و حکومت حاکمان ایرانی گاهی از اوقات با هم یکی می‌شد؛ ولی مقوله‌ی تفرج و اختصاص فضایی ویژه به آن بی‌تردید موضوعی جداگانه بوده است؛ به‌عنوان‌نمونه، باغ پاسارگاد شیراز، باغ شازده‌ی ماهان کرمان و هشت بهشت اصفهان تفرجگاه‌هایی بوده‌اند که ریشه‌ی ویلایی دارند و تقسیم‌بندی برای عملکردشان به‌شکل جدی وجود نداشته و با عناصر طبیعی و نیازهای روانی بهره‌ورانش درگیر بوده‌اند.
امروزه ویلانشینی، دیگر از ساختار هرمی طبقات اجتماعی جامعه پیروی نمی‌کند و به قشر متوسط آن نیز سرایت کرده است؛ این‌گونه معماری فضای زیستی روزبه‌روز در حال گسترش است و محدود به منطقه‌ی خاصی از کشور نمی‌شود که این مسئله نشان از اثرگذاری سبک زندگی امروزی و
شهرنشینی بر معماری دارد.

 

 

ویلا چه گونه‌ای از معماری را به نمایش می‌گذارد؟

ویلا یک گونه‌ی مستقل معماری است؛ از دیدگاه من این‌گونه از معماری تعریف جداگانه‌ی خودش را دارد و حتی در دسته‌بندی فضاهای مسکونی هم قرار نمی‌گیرد؛ گونه‌ی ویلا در دوره‌ی کلاسیک هم چیزی غیر از این نبوده و مجزا از فضاهای دیگر معماری کار می‌کرده است.
گونه‌های ویلایی، فضاهایی هستند که کاربری چندانی ندارند؛ فقط فضاهایی ناب هستند و بایدهای عملکردی باعث ایجاد آن‌ها نشده است و تابع فرم هم نیستند.

 

 

ایده‌ی شکل‌گیری ویلا چه بوده است؟

ویلا برای آن بخشی از نیازهای انسان ساخته می‌شود که در معماری خانه برآورده نمی‌شود؛ از‌این‌رو ویلا یک فضای مازاد در عالم معماری است؛ به‌عبارتِ‌دیگر، فضایی است که از فضای مورد استفاده فراتر می‌رود؛ یعنی باید آن را با تمام وجود درک کرد و نه فقط زندگی.
ویلا رؤیایی است که امیال سرکوب شده‌ی انسان در آن تجلی می‌یابد و یک فضای خالی برای نمایش آن امیال است.

 

 

مسئله‌ی اساسی در طراحی ویلا کدام است؟

در دوران کلاسیک که ترسیم هنوز وارد معماری نشده بود، معماری با ساختن یکی بود. ترسیمات در ابتدا برای مستندسازی به وجود آمد و کم‌کم نقش مهم‌تری پیدا کرد. ایده‌های معماری پیش از ساخته شدن به دنیای ترسیم وارد شد و این برعکس آن چیزی بود که پیش از آن اتفاق افتاده بود. «آندره پالادیو»1 به‌واسطه‌ی این تحول، شروع به بیان نظریه‌های تازه‌ی معماری و آزمایشگری از طریق ویلاهایی کرد که قرار بود بعد از ترسیم ساخته شوند. طراحی ویلا یک تخصص منحصربه‌فرد در معماری است که در آن درون و بیرون، پر و خالی و رابطه‌ی معماری با زمینه‌اش از اهمیت بالایی برخوردار است. ویلا در مقایسه با پروژه‌های بزرگ‌مقیاس به مثابه‌ی ماکت‌سازی است و امکان آزمون و خطا در آن وجود دارد؛ این امر زمینه‌ی مناسبی را برای تبدیل مبانی تئوری به اصول عملی فراهم می‌کند و حتی امکان تغییر کاربری و تخریب و جابه‌جایی را نیز به وجود می‌آورد؛ اما در طراحی پروژه‌های بزرگ دیگر این امکان فراهم نیست؛ از‌سوی‌دیگر، نتایج به دست‌آمده از خلق ویلا به پروژه‌های دیگر قابل تعمیم نیست که این مسئله طراحی پروژه‌های ویلایی را تخصصی می‌کند.

 

 

ویلاها چه نقشی در پیشبرد جریانات معماری دارند؟

ویلاهای ساخته شده و ویلاهای ساخته نشده همواره جایگاه خودشان را در ثبت جریانات معماری حفظ کرده‌اند؛ علاوه‌برآن، امروزه نظریه‌هایی وجود دارد که ایده‌های معماری را تنها به‌وسیله‌ی ترسیمات ساخته نشده بیان می‌کنند؛ این احتمال وجود دارد که در آینده ترسیمات جای خودشان را به دنیای مجازی و دیجیتال داده و دیگر نیازی به ساختن و حتی ترسیم وجود نداشته باشد؛ به‌عنوان‌نمونه، در صنعت سینما بسیاری از نیازهای فضایی بشر از طریق معماری دیجیتالی برآورده می‌شود و دیگر نیازی به ساخت آن‌ها وجود ندارد. دراین‌میان معمارانی هم دیده می‌شوند که به شیوه‌های قدیمی نظریه‌های خودشان را دنبال می‌کنند و در کنار معماران دیگر در پیشبرد جریان‌های معاصر و تمرین‌های طراحی معماری تأثیر می‌گذارند. 

 

 

برنامه‌ی اصلی در ویلا چیست؟

برنامه‌های جدید پیوسته به‌روز می‌شوند؛ اما برنامه‌ی ویلا با وجود سیال بودن همیشه ثابت است؛ این نیاز ثابت تاریخی و انسانی است که برنامه‌ی ویلا را تعریف می‌کند به نظر می‌رسد در آینده نیز بدون تغییر باقی بماند.
برنامه‌ی ویلا ازیک‌سو، پایه‌ای و بنیادی است و از‌سوی‌دیگر متأثر از سبک زندگی انسان و محیط، روان و سیال است؛ برای همین است که فضاسازی در پروژه‌های ویلایی بیشتر مطرح می‌شود؛ ولی در مقابل آن معماری فضاهای عمومی معمولاً یک‌دست و تک‌فضایی هستند.
ارتباط درون و بیرون در پروژه‌های عمومی بزرگ، مفهوم کمتری دارد و برنامه‌ی پروژه نیز از قبل مشخص است؛ برنامه‌های جدید معماری مانند ورزشگاه، بیمارستان و مراکز خرید شما را از محیط پیرامونتان جدا می‌کنند.
برنامه‌ی ویلا شما را به نحوه‌ی ارتباط بین درون و بیرون و نیز کشف فضاهای درونی و بیرونی فرامی‌خواند؛ همین‌طور اتمسفر فضا و آیین‌ها بیشتر از عملکردها در ویلا مطرح هستند که اتفاقاً در معماری ایرانی نیز همین‌گونه بوده است: «هماهنگی فضا با عناصر طبیعی و نیازهای انسان زمان خودش». به‌طورخلاصه می‌توان گفت که برنامه‌ی ویلا یک برنامه‌ی شخصی و ناب است؛ با فضا ارتباط تنگاتنگ دارد و عملکردی نیست.

 

 

چه تفاوت‌هایی میان ویلا و خانه وجود دارد؟

کاربری در ویلا اهمیت کمتری دارد و ما در آن بیشتر با موضوعات بنیادین معماری مواجه هستیم. کاربری و ضوابط، پدیده‌هایی مدرن هستند و در معماری ایرانی سابقه‌ای طولانی ندارند. بسیاری از خانه‌های معروف قدیمی که امروزه میراث معماری ایرانی به شمار می‌آیند، کیفیت‌های ویلایی دارند و فضاسازی مسئله‌ی اصلی در آن‌ها بوده است؛ به‌عنوان‌نمونه، از دیدگاه من «خانه‌ی طباطبایی‌ها» یک ویلا است؛ به نظر می‌رسد، در این خانه بعضی از فضاها کاربری ویژه‌ای نداشته‌اند و در زمان سازمان‌بندی فضایی بر‌اساس یک الگوی کهن که بیشتر آیینی بوده تا عملکردی، طراحی و ساخته شده‌اند. «خانه‌ی کوه‌بُر» اثر «مهدی علیزاده» هم نمونه‌ی معاصر این شیوه است که به نظر می‌رسد در آن سازمان‌دهی فضاهای پر و خالی برای طراح در اولویت بوده است؛ به‌بیان‌دیگر، صلبیت و الزام‌های آمرانه‌ی طراحی در برنامه‌ی خانه‌های ایرانی وجود نداشته است.

 

 

ویلا چگونه در برابر شهر قرار می‌گیرد؟

پرداختن به فضای خالی و فضاهای شهری در بیشتر موارد پر هستند و در آن الگوی جدیدی از معماری با پوسته می‌بینیم که این خود فرمول جدیدی را برای طراحی معماری به‌ وجود آورده است؛ اما در همین زمان، ویلاها کمتر درگیر این‌گونه مسائل می‌شوند و طراحی معماری در فضاهای خالی ممکن‌تر است.
کلنجار با فضاهای پروخالی و ترکیب هنرمندانه‌ی آن‌ها به‌نوعی بایدهایی نانوشته در سفارش‌های ویلایی هستند که از معمار خواسته می‌شود.

 

 

آیا معماری مدرن ایرانی و یا ویلای مدرن ایرانی داریم؟

اگر بگوییم هیچ چیزی نداریم بی‌تردید به جایی نمی‌رسیم؛ بهتر است که با نگاهی جست‌وجوگرانه در پی یافتن ریشه‌ها باشیم؛ پس با همین نگاه می‌توان گفت که از معماری مدرن ایرانی بهره‌مندیم؛ معماری‌ای که برگ‌و‌بار اِمروزش حاصل بذری است که در دوره‌ی پهلوی اول کاشته شده است، آن‌هم در بستری که غِنای معماری چند هزار ساله دارد؛ البته کار مستندسازی در این زمینه انجام نگرفته است و شاید این موضوع به‌صورت مکتوب و مستند قابل پیگیری نباشد؛ اما می‌توانیم سرنخ‌ها را بجوییم و رشته‌ها را خود ببافیم؛ از «هوشنگ سیحون»، «حسین امانت»،
«هادی میرمیران» شروع کنیم تا به معماران امروزی برسیم.
ویلاهای مدرن ایرانی هم داریم که بیان تجربه‌های این نوع از معماری هستند؛ از «وارطان هوانسیان» تا ویلاهای «ایرج کلانتری»، «علی‌اکبرصارمی»، «حسین شیخ‌زین‌الدین»، «هوشنگ سیحون» و خانه‌ی کوه‌بُر «مهدی علیزاده» که در پیشبرد جریان معماری مدرن ایرانی نقش مهمی داشته‌اند.

 

 

چند تجربه‌ی طراحی ویلایی در کارنامه‌ی خود دارید؟ این ویلاها از چه ویژگی‌های مشترکی بهره‌مند هستند؟

همان‌طور که پیش‌تر عنوان شد، بیشتر پروژه‌های بزرگ کار کرده‌ام و البته این روزها بیشتر پروژه‌های کوچک‌تر کار می‌کنم؛ درحال‌ِحاضر نیز سه ویلای ساخته شده دارم و تعداد زیادی در حدود بیست ویلای دیگر که هنوز روی کاغذ هستند.

 

 

سفارش ویلای خودتان را به چه معماری می‌سپارید؟

در ایران معماری «امیرحسین طاهری» و «مهرداد ایروانیان» را می‌پسندم و در سطح بین‌المللی همواره کارهای «پیتر آیزنمن»2 را دنبال کرده‌ام. معماری انتقادی آیزنمن مورد علاقه‌ی من است و اینکه او با معماری می‌تواند زندگی را نقد کند.

 

 

طراحی ویلای چه شخصیتی برایتان جذاب است؟

اصلاً آدمی سیاسی نیستم؛ ولی حالا که پرسیدید، ناخودآگاه نام «نسرین ستوده» به ذهنم خطور کرد؛ فکر می‌کنم که ویلای ایشان باید نزدیک به شهر ساخته شود و مساحتی زیر 100 متر‌مربع داشته باشد؛ ویلای ستوده باید تا جای ممکن ساده و خنثی باشد.

 

 

خط فکری امروزتان چه ایده‌هایی را در معماری دنبال می‌کند؟

اگرچه معماری برایم یک فضای مطالعه است که در آن به کشف و شهود می‌پردازم؛ اما ممکن است برای آن دیگری این‌گونه نباشد.
معماری ناب می‌تواند برای بهره‌ورانش آزار دهنده باشد؛ پرداختن به فضا و همچنین چگونگی استفاده از فضا برایم اهمیت دارد؛ همانند نقاشی، در معماری نیز به دنبال تجربه‌های فضایی جدید هستم؛ حتی اگر بعدها متوجه شوم جایی در گذشته اتفاق افتاده است. 
ایده‌هایی که در زمینه‌ی معماری جنبه‌ی تحقیقاتی دارند، همواره برایم جالب توجه بوده‌اند. در کنار جنبه‌های نظری ماجرا به ‌دنبال پیدا کردن راه‌حل‌های سازه‌ای، اقلیمی و ساختمانی نیز هستم؛ شاید این‌ها جمع اضداد به ‌نظر رسند؛ اما همین هم از ویژگی‌های دنیای معاصر است.

 

 

________________

1 معمار ایتالیایی در دوره‌ی رنسانس است که به‌واسطه‌ی نوآوری‌هایش در ساخت خانه و آفرینش ویلا به شهرت رسید. پوشش فضا با گنبد تا پیش از آن به معماری کلیسا محدود می‌شد؛ ولی پادلایو با به کار بردن آن در ساخت ویلاهایش به این انحصار پایان داد.

2 Peter Eisenman

 

 

 چاپ و انتشار تصاویر و مطالب مندرج در این مجله به شرط ذکر منبع "مجله‌ی ویلا" منعی ندارد.
از اینکه با توجه به مورد یاد شده مطالب منتشر شده در مجله‌ی ویلا را بازنشر می‌نمایید، سپاسگزاریم ...