مصاحبه با هادی تهرانی

گفتگو با هادی تهرانی پیرامون رویکرد منحصر بفرد او به طراحی ویلا

مصاحبه: امیرعباس ابوطالبی

برگردان: هانیه فرج‌زاده

ویلا: شما تعدادی ویلای ساخته نشده در کارنامه خود دارید. ویلای شخصی در ابوظبی امارات،  villa Dدر مسکو و ویلای لواسان در ایران. به نظر شما، چقدر سلیقه کارفرما و فرهنگ زندگی شخصی او در نقش معمار و وظیفه ای که او برای طراحی پروژه‌های ویلای شخصی به عهده می‌گیرد مهم است و تا چه میزان باید آنها را پذیرفت؟ 

هادی تهرانی: هر ویلا یک راه حل منحصر بفرد برای مطابقت با سایت خاص خودش را پیش رو دارد، هر چند اولین و مهمترین مناسبتی که یک معمار بایستی آن را به کار ببرد، انطباق آرزوها، ایده ها و رویاهای مالک سفارش دهنده با اثر تولید شده است. آثار معماری بااصالت همواره به عنوان یک بیان شخصی از آزادی اندیشه ها باقی می مانند. این رهایی، نقطه عطفی بوجود می آورد که از حضور و تولد آثار در جهان ملموس منتج می شود. این موضوع اصلا به آسانی اتفاق نمی افتد، خصوصا در مورد ویلا. راه حل های ماندگار باید سازماندهی شده باشند و با کپی برداری قابل حصول نیستد. این مساله برای تمام پروژه های دیگر معماری نیز صادق است.

ویلا: به نظر ما طراحی ویلاها برای دفاتر معماری دارای جذابیت های ویژه ای هستند. برای مثال، از لحاظ مالی، امکان توسعه طراحی آینده نگر، ارائه ایده های خلاقانه و زیبایی شناسی، جذابیت های برندینگ و معرفی معمار به جوامع کوچک و بزرگ مرتبط با معماری. وارد شدن به یک پروژه ویلایی برای دفتر معماری شما چقدر اهمیت دارد؟

هادی تهرانی: پروژه های ویژه و چالش های مرتبط با آن همواره پایه و اساس خلق راه حل های بخصوصی بوده اند. اما در مورد سوال بالا، این ویژگی ها می تواند برای سایر گونه های معماری نیز مطرح باشد.

نکته قابل توجه این است خواه در یک پروژه ویلایی چند طبقه که بتواند بیانه‌های گویا و فرم‌های ارتباط برقرارکننده‌ای منتشر کند و یا در گونه‌های دیگر معماری که توانسته‌اند این ویژگی‌ها را از طریق ارائه‌ی راه حل‌های پیچیده معماری به سمت پویایی پیش ببرند که در آن صورت ممکن است عمومیت بیشتری نیز نسبت به آن دسته از پروژه‌های ویلایی به دست بیاورند که حتی قرار نیست شناخته شوند، تا بتوانند از چشم توریست‌های معماری در امان بمانند.

ویلا ما اعتقاد داریم چیستی ویلاها دچار دگرگونی‌های بزرگی شده است. سفارش دهندگان ویلاها دیگر در انحصار طبقه بورژوا و قشر ثروتمند نمی‌باشند و زمین‌های ویلایی لزوما از وسعت بسیار زیاد برخوردار نیست.  پروژه Stacked  Villas   در سالزبورگ اتریش در سال 2006   در میان تمام شرکت کنندگان بین المللی در این مسابقه مقام اول را کسب کرد. استفاده کنندگان این پروژه چه قشری از جامعه هستند؟ و در چه سطحی از طبقه مالی جامعه هدف قرار گرفته اند؟

همچنین این پروژه از لحاظ تراکم واحدها مانند یک آپارتمان نشان می دهد درحالی‌که آپارتمان نیست و بسیاری از  ویژگی‌های معماری یک ویلا از لحاظ حریم فضایی، مالکیت شخصی، تعامل و ارتباط با زمینه، مالکیت حیاط و فضای باز، دید و منظر نامحدود را درون خود ایجاد کرده است. علاوه بر اینها شما از زبان طراح و خلاق این ایده آینده نگر چه مواردی را می توانید اضافه و یا کم بکنید؟

هادی تهرانی: مدل مسکونی که من در این پروژه ارائه داده ام، ایده ویلانشینی را با پویایی و جنب و جوش شهرنشینی سازگار کرده و به هم پیوند داده است. زندگی مدرن، منحصر به فرد و معمارانه ای که در این مدل وجود دارد، با الگوهای قابل تکثیر شهر ادغام شده است، بدون آنکه ویژگی های خود را از دست بدهد.

تلفیق ویلا و شهر که لوکوربوزیه قبلا رویای آن را داشت، تا به امروز تنها در نمونه های ابتدایی ساخته شده ی بسیار کمی از همان دوران متجلی شد.

بودجه زمانی ساکنان در شهرها به عنوان چهارمین بعد زندگی در حال تبدیل شدن به یکی از مهمترین موضوعات معماری و برنامه ریزی شهری می باشد. این موضوع از بحث برانگیز ترین مسائل سیاسی و زیست محیطی در زمینه معماری این مدل ویلا ها است که اگر بخواهیم ترافیک شهر را در نظر بگیریم، عدم نیاز به اتومبیل، از آن جهت که همه چیز در دسترس شما قرار دارد خیلی بهتر از وسایل نقلیه ی حتی برقی است.

ویلا: در میان آثار شما مجموعه ای است با نام  modern villa on the Alster که با ویزگی‌هایی از قبیل حذف آلودگی‌های صوتی، دید و منظر نامحدود و ترکیب با محوطه و باغ و فضای آرامش بخش الحاق شده در آن خصوصیات زندگی ویلایی به خود گرفته است. ایده "ویلا آپارتمان‌ها" چقدر می‌توانند برای شهرهای آینده مفید واقع بشوند؟

هادی تهرانی: ایده‌ای که در پشت طراحی ویلای مورد نظر قرار دارد، بهبود بنیادی زندگی مسکونی در شهر است که هم‌زمان بتواند بدون در نظر گرفتن مکان، تحقق یابد و همینطور منطقی نیز باشد.

 پروژه ویلایی که 20 سال پیش به طور مستقیم در نزدیکی دریاچه آلستر واقع شد- ویلایی که من در آن زندگی می کنم- چندین واحد مسکونی را به هم پیوند می‌دهد تا "سرای خانه‌ها" ( جزءهایی از یک کل) را بسازند.

طرح پیشنهادی "توده‌ی ویلاها" برای سالزبرگ بسیار چشمگیرتر از حد خودش بود، به این معنی که ویلاهای فردی بسیار آزادانه‌تر و خودمختارتر هستند.

در رابطه با سئوال شما، من این نوع از مدل‌های مسکونی را به عنوان هیجان انگیزترین چالش‌های معماری در نظر می‌گیرم که در آن مساله زندگی، خانه و آینده مورد توجه طرح هستند.

ویلا: با توجه به تاثیر مکتب معماری باهاوس در دفاتر معماری کشور آلمان، ویلای دو طبقه‌ای که در سال 1998 در  Ahrensburg آلمان ساخته شد به نظر شما تا چه اندازه متاثر از این مکتب بوده است؟ آیا می‌توان آن را همچنین  تلفیقی از اصول زیبایی شناسی کلاسیک در معماری داخلی و معماری مدرن در نما معرفی کرد؟

هادی تهرانی: بدون تردید مکتب باوهاوس، نقش منحصربه‌فردی از لحاظ معماری، هنر و طراحی در من بوجود آورده است که پایه و اساس شکل گیری شخصیت من به عنوان یک معمار و یک طراح به حساب می آید.

از طرف دیگر، شرایط، ضرورت‌ها و انتظارات امروزه در معماری به طور غیرقابل انکاری تغییر پیدا کرده است.

همانند دیگر تحولات تاریخ معماری، امروزه خطوط واضح، متریال‌های منطقی و ترکیب‌بندی مناسب با مدرن کلاسیک، که ریشه های آنها به حدود یک قرن پیش از ما برمی‌گردد، اکنون به عنوان انگیزه‌های زیبایی شناختی و شکل شناختی عمل می‌کنند،. با این حال، با توجه به چالش‌های مربوط به انرژی و محیط زیست در هر دو عصر امروز و آینده، این انگیزه‌ها می‌توانند به طور کامل بازنگری و به زبان معاصرشان اجرا شوند.

این که چگونه ایده‌آل‌های باهاوس می‌تواند به عنوان تولید انبوه با کم توجهی و یا هیچ نوع توجهی به آن به پایان برسد، به واسطه کارکرد گرایی پیش پا افتاده و مبتذل، در دوران پس از جنگ، به اندازه کافی به ما نشان داده شده است.

مفاهیم اولیه مکتب باهاوس همچنان بالاتر از مفاهیم پایداری و معماری‌های آینده‌نگر قرار می‌گیرد. به اعتقاد من، بسیاری از این مفاهیم جدید در تلاش هستند تا از معماری در جهت ایجاد هیجانات و احساسات مردم پسند بهره ببرند.

ویلایی که در آرسنبورگ است، هیجانات اضافی القا نمی‌کند. سهمی که این ویلا ادا می‌کند درواقع ایجاد شک و تردیدی است که با تمسخر قراردادهای بی‌اهمیت، در یک طراحی خلاقانه، ایجاد شده و حتی این قراردادها را محکوم می‌کند.

در دوران سرد کلاسیک، مدرنیته با مسائل سه بعدی فضایی پیچیده‌تری مواجه می‌شد که در بسیاری از موارد امروز، نمونه‌ای از آنها باقی مانده است.

ویلا در آرسنسبورگ باید از همه لحاظ از قطعه زمین پیش آمده گرفته تا شکاف دیوار، مورد آزمون و بررسی قرار می‌گرفت تا به واقع به درک آن دست بیابیم. حتی طرح پنجره‌های پیش آمده و پنجره‌های قوسی "قدیمی" می‌توانند در این ترکیب جسورانه‌ی چند منظوره پیدا شوند.

ویلا: ورود به سازماندهی برنامه طراحی معماری یک پروژه ویلایی تا چه اندازه با پروژه های مسکونی غیر ویلایی متفاوت است؟ و تعامل دوطرفه و مستقیم معمار-کارفرما تا چه اندازه روی این برنامه اهمیت دارد؟

هادی تهرانی: در مورد پروژه‌های مسکونی بزرگتر، به ناچار فقدان هرگونه هماهنگی و سازش با ساکنان آینده حس می‌شود. در نتیجه، در این پروژه‌ها، من خودم را با استانداردهای به روز هماهنگ و هم جهت می‌کنم.

به اعتقاد من، طراحی هر یک فضای خرد ( یک اتاق) باید از حساسیت و اهمیت بالایی برخوردار باشد بدین صورت که: اگر من ساکن آن بودم، آیا می‌توانستم از ابتدا تا انتها از آن محیط رضایت کافی داشته باشم؟

وقتی کار به این صورت پیش برود، پروژه به صورت هوشمندانه‌ای برای تمام نیازهای خودش پاسخ مناسبی پیدا خواهد کرد. بنابراین ممکن ساختن الویت‌های فردی ساکنین همچنان مهیا است، اگرچه همه‌ی کارها تمام شده باشد.

متاسفانه، ضوابط طراحی ساختمان‌ها، به طور فزاینده‌ای، مهلت کمتری برای انجام این فرایند باقی می‌گذارند. تنها راه پاسخگویی به آنها ایجاد مدل‌های مشارکتی و توسعه طراحی در مراحل پایانی ساخت و ساز است.

اینگونه بگوییم، مطابق با اصل طرح ردیفی از لوکوربوزیه، که می‌تواند تقریبا به هر نحو مورد نظری ساخته شود، من هم راه‌حل‌هایی برای این کار خواهم داشت.

اما در پروژه‌های ویلایی مساله کاملا متفاوت است. کلیدها و انگیزه‌های بزرگ در جای دیگری قرار دارند.

این انگیزه، در رهایی از هر آنچه به عنوان ارزش وجود دارد، قرار می‌گیرد تا بتواند "محصول ویژه‌ای" برای سازندگان بسیار بخصوص و مشخصی خلق نماید.

در این مورد، بصورت قابل ملاحظه‌ای "نقش معمار" به چالش کشیده می‌شود. اگر من بخواهم نقش خودم را در این مورد تعریف کنم از طرح کلی ویلا تا کوچکترین جزئیات مبلمان آن دخالت خواهم کرد.

 

هانیه فرج زاده ll ویلانیوز