ویلـا گفـتـــ وگو
امیرعباس ابوطالبی
تـلان خسـرویزاده و کامـــران حیـــرتی
مجله ویلا شماره سیزدهم، گفتوگو با معماران معاصر ایرانی _دفتر اول_
ریشهی ویلا چیست؟ مفهوم خانه بهصورت ریشهای چیست؟
کامران حیرتی
علاقهی شخصی من وارد شدن به ریشهی موضوعات مختلف و واژگانی است که با آنها چیزها نامیده میشوند؛ زیرا واژگان، حقیقت هستی را آشکار میکنند.
واژهی خانه در فرهنگ لغات زبانهای مختلف، مترادفهایی نظیر سکنی گزیدن، مکانی برای زندگی و غیره به دست میدهد؛ اما این واژه به وضعیتهای دیگری هم اشاره میکند. ریشهی واژهی خانه را میبایست در زبانهای کهنی نظیر سانسکریت، گوتیک و ... جستوجو نمود.
پرداختن به کلماتی همچون خانه، ساختن و سکنی گزیدن و جستوجوی این کلمات در زبانهای قدیمی، ما را با واژگانی مواجه میکنند که مترادف مفهوم «بودن» هستند.
رازن (Razn) به معنی پنهان شدن، رفتن به درون و تجربهی بودن یک انسان است و مفهومی هستیشناسانه دارد.
تلان خسرویزاده
ریشهی ویلا در مفهوم زندگی بشر را نمیتوانم به یک دورهی تاریخی خاص نسبت دهم؛ شاید اگر تاریخ معماری را در شرق مینوشتند امروز ریشههای قدیمیتری برای چیستی ویلا و زندگی ویلایی پیدا میکردیم؛ بهعنواننمونه، گونههای معماری از قبیل کوشک، عمارت و کاخ در معماری ایران دارای مفاهیم مشترکی با گونهی ویلایی هستند.
تیپولوژی ویلا چگونه در مقابل خانه قرار میگیرد؟
کامران حیرتی
مایلم به غارنشینی بهعنوانِ ریشهی مشترک ویلا و خانه اشاره کنم؛ تفاوتهای بین خانه و ویلا کمکم و بعدها بهواسطهی تغییر سبک زندگی انسان غارنشین به انسان متمدن به وجود آمد؛ مثلاً مفهوم مرگ برای ما مفهومی بیرون انداختنی است؛ درحالیکه انسانِ 7000 سال پیش، پیکر مردگانش را درون خانه دفن میکرد و بسیاری از فعالیتها از قبیل آشپزی و عبادت را نیز در همان فضا انجام میداد. این تفکیکپذیریها بین فعالیتهای مختلف، مفاهیم مختلف و همینطور خانه و ویلا بهمرورِزمان شدت پیدا کرده و برای انسان امروزی یک رابطهی مستقل تعریف کرده است.
بگذارید «بودن در اثر» را تعریف کنم؛ وجه مشترک معمارِ خالق فضا و انسانی که در آن به اکتشاف خودش میپردازد، لایهای از دریافت است که مافوقِ واقعیت باشد. خانههایی که به این سمتوسو میروند، ویلایی هستند؛ بهعنوانمثال، خانههای میراث ایرانی در کاشان که تلاش میکنند از طریق خلاقیت و هنر معماری، انسان و کیفیت زندگی انسان را ارتقا ببخشند و به درون وی نفوذ پیدا کنند.
تلان خسرویزاده
گونهی ویلایی در مقایسه با خانههای آپارتمانی به انسان فرصت زندگی و استفاده از فضا را میدهد. در اینجا به اهمیت «زمان» در کیفیت تجربهی فضایی اشاره میکنم و یک مثال ساده میزنم؛ دوش گرفتن بهمثابهی بخشی از زندگی میتواند دارای کیفیتهای مختلفی باشد؛ اینکه شما با دوش گرفتن، پاسخی فوری برای یک نیاز بهداشتی فراهم میکنید و یا اینکه سر فرصت و با آرامش در یک وان، زمان چندین برابری را صرف میکنید و با کرم زدن، ماساژ و ماسک به نیازهای دیگری از جنس کیفیت، تمرکزهای ذهنی و بقیهی حواس میپردازید.
دررابطهبا تقابل مفهوم ویلا با خانه اصراری به شیوهی نامگذاری یک پروژه ندارم و ترجیح میدهم از عبارت «خانهی ویلایی» استفاده کنم؛ واضح است که خانههای شهری که از ضوابط و قوانین پیروی میکنند از امکان کمتری جهت استفاده از کیفیتهای ویلایی برخوردارند. خلوص و بهرهمندی فضا از این کیفیتها بنابر عوامل متعددی از قبیل موقعیت قرارگیری و ایدههای طراحی بهصورت یک طیف از صفر تا صد متغیر است.
رؤیاپردازی و خیالبافی چقدر در این«بودن» وجود دارد؟
کامران حیرتی
درک خالق بسیاری از خانههای دوران قدیم در ایران، نظیر خانههای کاشان از مفهوم خانه این بوده که «تکثر» را مکانمَند سازند؛ این تکثر راجع به مکانهاست که در جغرافیای خاص خود در زیستبوم مردمانش شکل گرفته است. خلاقیت در معماری با آن مدلی که در گذشته ظهور پیدا میکرد با مدلهای امروزی متفاوت بوده است؛ ولی ارتقا و گسترش مفاهیم خانه و زندگی در آن زمان و درحالحاضر هر دو محصول خیال فردی است که بیشتر از دیگران به درون خودش راه یافته است و میخواهد یافتههایش را از خود به نمایش بگذارد؛ اما خیالپردازی همهی ماجرا نیست.
خیالپردازیهای دیروز کامران حیرتی چه آثار خوب و بدی برای امروزش به همراه داشته است؟
کامران حیرتی
رؤیاپردازی بهشرطِ نگاه داشتن یک پا روی زمین همیشه نویدبخش اتفاقات بهتر در آینده است. خیالپردازیهای دیروز قطعاً آیندهنگریهایی درون خودش به همراه داشته است که در زمان حال میتوانم آنها را تعریف کنم و امروز جزئی اساسی از واقعیت مرا تشکیل میدهند. معماری، یک تلاش مستمر و یک پروسهی طولانی است؛ خوب و بد وجود ندارد. مسئله، تکامل پیدا کردن و پختگی خالق یک اثر است و من از این موضوع مستثنی نیستم.
برنامهی ویلا چند هزار سال دستنخورده باقیمانده است؛ آیا موافق هستید؟
کامران حیرتی
بهصورت عمومی با آن کاملاً موافقم؛ اما این برنامه در زمان معاصر در حال تحول است و همینطور در کشورهای مختلف از جمله کشور خودمان ویژگیهای منحصربهفرد خودش را دارد. فرهنگ زندگی در ویلاهای حومهی شهرها در ایران کمکم میرود تا به یک فرهنگ زندگی دایمی تبدیل شود و این مسئله برای مدیریت شهری و شهرسازی بسیار بااهمیت است؛ خانه-ویلاهای لواسان، تأیید این ادعا هستند. در شمال ایران هنوز مفهوم کلاسیک ویلا قویتر است که البته از نظر من در حال جابهجا شدن به سمت خانههایی برای زیستن است؛ مکانی برای زیستن به کالایی برای زیستن تغییر پیدا کرده که این خودش برنامهی ویلا را دستکاری کرده است؛ مثلاً یک ویلای 400 متری در زمین 4000 متری به ویلایی 1200 متری در زمین 2000 متری تبدیل شده است.
کاری که یک ویلای 300 متری انجام میدهد با ویلای 500 یا 600 متری تفاوت چندانی ندارد و این تفاوت 200 درصدی در برنامهی ویلاها ناشی از کالایی شدن آن است. نکتهای که در اینجا فراموش شده و یا چیزی که قربانی شده است، طبیعت و رابطهی انسان با طبیعت است.
برنامههای جدید ویلا متأثر از پارادایمهای جدید زندگی و تفکرات جدید انسانِ صاحب آنها شکل میگیرد و در عصر حاضر نیز این تغییرات با شتاب فراوان جلو میروند.
تلان خسرویزاده
ویلاها بهمرور در ارتباط با شهــرها شکلگرفتهاند و شهرها همیشه دستخوش تحول، رشد یا ویرانی هستند. اینکه جامعه در چه دورانی و در چه حاکمیت و اقتصادی قرار دارد و چه خواستهها و نیازهایی اولویت دارد در برنامهی ویلا اهمیت پیدا میکند. درمورد برنامه ویلا نمیتوان به الگوهای ازپیش زیسته شده برای زندگی ویلایی اتکا کرد چراکه فرهنگ پدیدهای سیال و زنده است و ازاینحیث هر ویلا در مکان و زمان خود میتواند پدیدهای منحصربهفرد باشد؛ بنابراین ما در تجربهی معاصر خود به مطالعهی فرهنگ زیستهی افراد بیشتر اتکا میکنیم تا شکلگرفتن آن برنامه ازطریقِ دیالوگ مشخص بین معمار و کارفرما؛ بهعنوانمثال، در ایران مسئلهی سنت در شکلگیری این برنامه بسیار محکمتر از قانع کردن یک فرد سنتی به تغییر خواستهها و روشهایش است، هرچند مُنکر نقش معمار در تعیین این برنامه و شکلگیری تصمیمات کارفرما نیستم و کار را در این مرحله به «شعبدهبازی» تشبیه میکنم. این جمله را از کامران نقل قول میکنم که «برنامهی ویلا از یک لایهی غیرسمبلیک برای کارفرما بهمثابهی ایجاد یک مدینهی فاضله از خواستهها و نداشتههایش سرچشمه میگیرد» و این موضوع از فردبهفرد و دورانبهدوران دستخوش تغییرات است.
فرم ویلا چه جایگاهی در شکلگیری طرح دارد؟
تلان خسرویزاده
مطالعهی بستر طرح، موارد زیادی را برای شکلگیری فرم دیکته میکند. شاید بتوان گفت که تعامل معماری و زمینه، فرم را شکل میدهد و شاید هم بتوان به دنبال واژهای فراتر از «تعامل» گشت؛«مواجهه» میتواند واژهای مناسبتر از «تعامل» باشد؛ این مواجهه ریشه در تجربهی زندگی طراح دارد که الهام گرفتن از عناصر طبیعت نتیجهی آن است؛ بهعنواننمونه، در ویلا آبپری، دره و سایت پروژه نظرمان را بسیار جلب کرد و ایدههای طراحیمان با توجهی خاص به آن پرورش یافت. چیزی که برای ما خیلی اهمیت داشت فرم ویلا نبود. آنچه اهمیت داشت حضور آن در طبیعت بود. این ویلا میتواند گاهی روی ابرها باشد، گاهی میان ابرها و گاهی زیر ابرها و با طبیعتش مواجهه پیدا کند.
چقدر به بداههنوازی اعتقاد دارید؟
تلان خسرویزاده
آنالیزهای علمی و فازهای مطالعاتی جزء اجتنابناپذیر ورود به هر پروژه هستند؛ اما شاید بتوان به تخمین گفت 20 یا 30 درصد از چالشهای یک پروسه را پوشش میدهند و یکسری از درستیهای اولیه را ایجاد میکنند، درحالیکه باور دارم پاسخ بسیاری از این چالشها بهصورت شهودی به دست میآید. بله من به بداههنوازی در معماری اعتقاد دارم.
جایگاه ویلا در سیستم آموزش معماری کجا قرار دارد؟
تلان خسرویزاده
اعتقادی به سیستم آموزش معماری در ایران ندارم و آن را برای ظهور خلاقیتها کوچک میدانم، تا جایی که خودم دو بار از این سیستم انصراف دادهام و بیشتر آموختهام. من آموختههایم را با ورود به بازار کار به دست آوردم؛ محیط کار بیشتر این اجازه را به شما میدهد که رشد کنید.
به نظر شما واحدِ درسی طراحی ویلا میبایست در کدام ترم تحصیلی گذرانده شود؟
تلان خسرویزاده
به نظر من طراحی ویلا نباید جزو واحدهای درسی و دانشگاهی باشد. خلاقیتها ممکن است در دانشگاه کشته شود و یا به سوی مسیری اشتباه منحرف گردد. بهطورکلی مفهوم «آزادی» در ایران مسئلهی پیچیدهای است و دانشگاههای ما نیز بهنوعی در همین چارچوبها قرار میگیرد، درحالیکه «آزادی» در خلق ویلا یک اصل است. ویلا میتواند بهعنوانِ «خوان هفتم» و فارغ از هرگونه محدودیت قوانین و ضوابط، محل بروز ایدهها، خلاقیتها و بیانیههای معماری یک طراح باشد تا دانش مهندسی خود را در کنار هنر، مجسمهسازی، علوم میانرشتهای و علوم مردمشناسی عرضه نماید.
ویلا را بهعنوانِ اولین فرصت تجربهی حرفهای برای دانشآموختگان و دانشجویان چگونه میبینید؟
تلان خسرویزاده
بهعنوانِ اولین فرصت، تجربهی ویلا تمرین نابی برای آموختن است که در آن به اشکال مختلف زیستن از جنبههای فرهنگی، اقتصادی، اقلیمی و طبیعی پاسخ داده میشود. هرچند شاید این تجربه در محیط بستهی کلاسهای دانشگاه در محدودهی فضای ترسیم یک نرمافزار محدود میشود و سایر جنبههای زیستهی یک ویلا نادیده انگاشته میشود. به نظرم طراحی ویلا نمیتواند یک تجربهی دانشگاهی باشد و نیاز به قرار گرفتن و تجربه کردن محیط حرفهای کار را دارد.
برنامهی تفریح و تفرج در باغهای ایرانی به نظر شبیه برنامهی ویلاها میآید؛ آیا اینگونه نیست؟
کامران حیرتی
این مسئله میتواند محور بحثهای عمیقی باشد؛ بهطورِ خیلی خلاصه میتوانم به این نکتهی جالب اشاره کنم که این موضوع در طول تاریخ به معماریهای رسمی هم ورود پیدا کرده است؛ بهعنواننمونه، باغتختها، زیگوراتها و اهرام مصر که از زاویهی برنامهی معماری میتوان از آنها بهعنوانِ ویلاهایشهری یا ویلاهایعمومی یاد کرد.
مهمترین بخش در برنامهی ویلا کدام است؟
کامران حیرتی
بخشی درون یک خانهی ویلایی وجود دارد که من از آن بهعنوانِ «قلب ویلا» یا «مرکز ویلا» یاد میکنم؛ برخلاف برخیها که در هندسه و فرم به دنبال این مرکزیت میگردند؛ اما به نظر من، قلب هر خانه با خانهی دیگر حتماً یکی نیست. قلب هر خانهی ویلایی قسمتی از پروژه است که داستانهای ویلا از آن شروع و به آن ختم میشود که ممکن است آشپزخانه، سالن مهمان و یا اتاق خواب، قلب یک خانهی ویلایی باشند؛ مثلاً در «ویلای دریاکنار»، استخر پروژه، قلب ویلا محسوب میشود و بقیهی فضاها به دور آن شکل میگیرند که ما اسم آن را «سرچشمه» گذاشتیم و این خواست اصلی کارفرما بود؛ شنا کردن در دریای اختصاصی خودش و نظاره به دریای بیکران طبیعت و استفاده از نوازش ملایم ساحلی آن. این فضا رو به بیرون باز میشود و ازلحاظِ بصری و جریان هوا با طبیعت ساحلی یکی میشود؛ ولی بقیهی فضاها رو به درون باز میشوند و محرمانگی خودشان را دارند و مثل همهی پروژههای دیگر یک گذرگاه اصلی، محور خطی ویلا را تقویت میکند.
آزمایشگری و آیندهنگری در ویلا
کامران حیرتی
ویلا را میتوان «فرمول یک» معماری دانست. ایدههای آیندهنگر، آزمایش شده و موفق بههرحال روزی بهعنوانِ ضوابط خانههای مسکونی ساخته میشوند. ویلا در یک دوره از تاریخ به پارادایمی برای اکتشافات فضایی معماران تبدیل شد تا اعلامیههای خودشان را راجع به فضا صادر کنند؛ اما امروز این احتمال وجود دارد که این آیندهنگری در یک عملکرد دیگر اتفاق بیفتد؛ وضعیت معماری معاصر ما به یک وضعیت بینرشتهای تبدیل شده است.
فهمی که ما از فضا به دست میآوریم، فهمی است که از توافق بین رشتههای مختلف و پیوند سطوح مختلف آگاهی حاصل میشود؛ امروز وضعیتهای اجتماعی معاصر خیلی تعیینکننده هستند.
در آینده کسی به آثار فانتزی که مصرف آب و انرژی بالایی داشته باشد و یا مثلاً هزینههای نگهداری آنها غیرمنطقی باشد، نمرهی قبولی نمیدهد؛ اگر امروز ویلایی بخواهد جریانسازی نماید، میبایست از طریق بالا بردن این مفاهیم به راه خود ادامه دهد؛ درغیراینصورت مجسمهسازی کرده است؛ درکل و باوجودِ همهی این موضوعات، دست ویلا برای ارائهی این راهکارها همیشه بازتر است.
موفقیت یک اثر ویلایی بیشتر مدیون کدام است؟ معمار، سازنده و یا کارفرما؟
کامران حیرتی
اهمیت نقش کارفرما در یک پروژهی ویلایی بسیار بالا است؛ این مسئلهی اهمیت دیالوگ و مکاشفهی مشترک بین هنرمند و کارفرما در سایر محصولات هنری از جمله موسیقی و سینما هم دیده میشود. این امکان وجود دارد که نکتههایی که کارفرما در مقابل آن قرار میگرفت را به موضوع اصلی پروژه تبدیل کرد. بهتر است معمار از کارفرما عقب بماند تا اینکه برعکس آن اتفاق بیفتد و اینگونه چالشهای پروژه عملیتر خواهد بود. یک جملهی معروف از یکی از کارفرمایانم همیشه در خاطرم هست؛ «نمیدونم میخوای چیکار کنی و من هم نمیخوام محدودت کنم؛ پس هر کاری میخوای بکن؛ اگه خوب شد، همدیگر رو بغل میکنیم و اگه بد شد دستت رو میگیرم و هردو میپریم ته چاه؛ هر کی زنده موند ...»
این جمله فلسفی نیست و از واقعیت احساس و انگیزهی کارفرما و مسئولیت معمار خبر میدهد؛ اما آیندهنگری و نگاه کیفی، محصول کار معمار است درحالیکه نگاه صاحب ویلا معمولاً کمی است؛ درمجموع یک ویلای موفق محصول سه ضلع یک مثلث است؛ معمار و کارفرما روی دو گوشهی آن مینشینند؛ مجری هم گوشهی سوم است و اهمیت همهی آنها نیز برابر است؛ حدوداً 33 درصد.
ویلا-رسانه، ویلا-نشانه
کامران حیرتی
ویلا با قدرت عجین است؛ کسی میتوانست ویلا داشته باشد که صاحب قدرت باشد؛ ویلا رسانه و ابزاری بوده برای نشان دادن موفقیت و برتری انسان صاحب آن. امروزه هم میبینید که ویلا سرمایهای است که بسیار امنتر از نقدینگی بهعنوانِ یک پشتوانهی اقتصادی کسب اعتبار میکند. شاید درحالحاضر در جایگاه تخصصی ما بهعنوانِ یک معمار و برای نشان دادن برتریها، مهمتر این باشد که چه کاری نباید انجام دهیم و این بیشتر به هویت ما برمیگردد. کارهای موفق معماری میتوانند به چشم نیایند و درخشان هم نباشند؛ با آگاهی از این مهم، مسائل برندینگ و موضوعات مربوط به رسانه را درنظر میگیرم و به اهمیت آن نیز واقف هستم.
یک نکتهی دیگر اینکه برنده بودن و جایزه گرفتن در معماری الزاماً نشانهی بهتر بودن نیست و نیازمند رسانه است و مِتُد خاص خودش را دارد.
فرم-ویلا
کامران حیرتی
ازنظر من کیفیت ویلا هیچ ربطی به فرم ندارد و معتقدم این جمله اشتباه است که بگوییم چه فرم قشنگی دارد.
زندگی و روح فضا و روح شهرها با فرم به وجود نمیآیند؛ اما بههرحال یک شکلی پیدا میکنند.
ویلا-دانشگاه
کامران حیرتی
دانشگاه جای بدی است که مغز شما را مسموم و کانالیزه میکند؛ آموزش در عصر حاضر از کار افتاده و خوار شده است؛ استعدادها در دانشگاهها سرخورده و محدود میشوند.
مهمترین ویلای تاریخ معماری معاصر را کدام ویلا میدانید؟
کامران حیرتی
سؤال سختی است؛ من پندار یکدستی از معماری در دورهی معاصر نداشته و ندارم؛ بعضی از خانههای دورهی مدرن را بسیار دوست دارم. اخیراً به کارهای دفتر معماری «پزو وون اِلریخشاوسن»1 از شیلی علاقهمند شدهام؛ آنها بهخوبی و بدون تکلف موضوع تکنیک و مسئلهی زیستن را در خانههای خود باهم در میآمیزند؛ «ویلای مالاپارته» بر روی صخرههای کاپری در ایتالیا و رابطهاش با طبیعت مرا شگفتزده میکند.
در مورد ویلاهای دورهی بعد از انقلاب ایران چطور؟ آیا میتوانید اثر شاخصی را معرفی کنید؟
کامران حیرتی
ایرانیها همواره در طول تاریخ جزو پیشروان ابداعات در معماری بودهاند؛ اما در این دورهی مشخص، ما با انواع ضعفها مواجه هستیم که ساختوساز کوچکترین آن است. تقریباً تمامی آثار این دوره نگاهی به غرب داشته و از معاصر شدن ترس دارند؛ ترس از اینکه آیا این اثر به اندازهی کافی خوب است یا نه؟
آثار شکلگرفته در این دوره بیشتر دارای ریشههای سلیقهای و زیباییشناسانه هستند که دارای روحیهی خودبرتربینی بوده و برای خودنمایی به کار میروند. کار اصلی این آثار این است که میخواهند به دنیا بگویند ما چقدر خوب هستیم و این درصورتی است که مثلاً «پیتر زومتور»2 تا سن 60 سالگی مانند یک پینهدوز به دنبال انجام دادن کار خودش و کشف خودش بود. ما هم باید به دنبال کشف خودِ معاصرمان باشیم و این خود حتماً نباید زیبا و موردپسند جریانها و رسانههای بیرونی باشد.
هنوز معماری نمیشناسم که بتواند برخلاف جریانهای موجود در جهان یک شاهکار معماری در ایران ایجاد کند؛ یک معمار که این شهامت را داشته باشد که حتی اگر کارش دیده نشود به اصول پایبند مانده و آن را پیش ببرد.
تلان خسرویزاده
نمیتوان مشخصاً نام برد، ولی میتوان بهجای پیدا کردن یک اثر شاخص به شاخصههای معماری بعد از انقلاب اشاره کرد. تبدیل شدن فضای ویلایی به فضای امن و مستور ما بین خانوادههای ایرانی پس از انقلاب و تغییر ذائقه در متریالها، خواست جامعه از فضا را تغییر داد. ساختن در دوران انقلاب اسلامی ایران همواره پدیدهای واکنشی بوده است؛ تصرف و بستن طبیعت، کوچکتر شدن فضاهای خالی در ساختوسازهای شهری و بسیاری از موارد دیگر میتوانند بهعنوانِ شاخصههای معماری در دوران انقلاب اسلامی نام برده شوند.
نقد در مورد آثار ویلایی چقدر بهحالِ معماری امروز ما مفید است؟ نقد معماری را در ایران چگونه میبینید؟
کامران حیرتی
از دوران مدرنیسم به بعد، نقد همواره بهعنوانِ ابزاری برای فهم معماری وجود داشته است؛ اما یک دانش جداگانهای پشت مسئلهی نقد هست که بدون آن کارایی خودش را از دست میدهد. نقدِ بهجا راه تازهای را در معماری باز میکند و نباید از آن بهمنظورِ خوب یا بد بودن اثری استفاده کرد. در ایران کسی را نمیشناسم که بهصورت علمی و از روی اصول، نقد معماری را انجام دهد؛ نقدی که راهی روشن را در معماری ایجاد نماید.
اولین طراحی ویلا
کامران حیرتی
سال دوم دانشگاه اولین کار حرفهای خودم را طراحی کردم که اتفاقاً یک ویلا در شهر تبریز بود و هنوز هم پوستیهای آن کار را نگهداشتهام. آن زمان بهشدت تحت تأثیر اندیشههای «میسوندرروهه»2 قرار داشتم و با ترسیم چند خط نیز به دنبال سازماندهی پروژه بودم. در این پروژه آموختم که فارغ از مسائل فرم و گرافیک، چطور میشود فضا را فراتر از دانش معماری گیر بیندازم و یا بهاصطلاح با انسان و محیط پیرامونش درگیر نمایم؛ به نظرم این موضوع قبلتر از سازماندهی فضا میبایست اتفاق بیفتد؛ بعد از این ویلا هم تعداد دیگری ویلا در دوران دانشجویی برای کارفرمایان مختلف طراحی نمودم که اغلب به نتیجه نرسیدند؛ چون خیلی خیالانه و بلندپروازانه بودند.
تا امروز چه تعدادی تجربهی کار ویلایی در کارنامه دارید؟
بین 60 تا 70 کار ویلایی ساخته شده و ساخته نشده دارم.
جایگاه طراحی ویلا در آتلیهی کامران حیرتی کجاست؟
کامران حیرتی
تقریباً 80 درصد پروژههای دفتر ما ویلایی هستند. پروژههای ویلایی با انسان و زندگی، رابطهی تنگاتنگی دارند و نسبت به تیپهای دیگر معماری از صنعت و ماشین دورتر هستند؛ علاوهبر کسب تجربههای متنوع در این گونهی معماری، من به تعداد این ویلاها سبکزندگیهای مختلفی را نیز آموختهام؛ اینکه دو نفر در مورد زندگی، مانند هم فکر نمیکنند برای من بسیار جذاب و آموزنده است و باعث شده تا از کارم بیشتر لذت ببرم.
تازهبهدوران رسیدههایی که سفارش ویلا میدهند، آزاردهنده نیستند؟
کامران حیرتی
کمتر سراغ من میآیند و اگر اتفاق افتاده باشد، در همان جلسهی اول مشخص میشود و کارمان جلوتر نمیرود؛ از دو تا نُت فالش، موسیقی دلنشین به وجود نمیآید.
به دنبال ارائهی نظریهی معماری از طریق ویلا هستید؟
کامران حیرتی
امروزه ارائهی مانیفست منسوخ شده است و نمیتواند برای معمار جایگاه بسازد. آینده با سرعت جای حال را گرفته و آیندهنگری معنای گذشته را ندارد. سازماندهی وضعیتهایی که درحالحاضر با آن مواجه هستیم مستلزم شناخت دقیق آن وضعیتهاست. بحرانهایی که در تمامی حیطههای زندگی جوامع انسانی وجود دارد، میبایست کانون توجه معماران امروز باشد.
دفتر کارتان ویلایی است؟
کامران حیرتی
حال و هوای ویلایی دارد و در تراز سوم یک خانهی ویلایی واقع شده است؛ یک ساختمان قدیمی که هنوز حس و حال زندگی در آن جاری است.
آیا مالک یک خانهی ویلایی هستید؟ ویلای مورد نظر شما چه ویژگیهایی دارد؟
کامران حیرتی
خیر؛ چندین سال پیش در قطعه زمینی با شیب زیاد، به دور از همسایگی و با افقی فوقالعاده که در منطقهای کوهستانی قرار داشت، یک ویلای کوچک برای خودم طراحی کردم؛ البته آن را نساختم چون در مدت زمان کوتاهی دو برادر در دو سمت این زمین دو خانه ساختند؛ زشتی آن بناها در همسایگی من، مانع از ساخت ویلا شد و حالا طرحش را برای یک زمین مناسب در کشوی میز کارم نگهداشتهام.
تلان خسرویزاده
خیر؛ اما در هر سفر یک نقطهای را برای خانهی خودم پیدا میکنم و زندگی را با آن تصور میکنم. شاید در یک جادهی ناشناخته از کیاسر به سمت ساری و در دشتی که در ارتفاع قرار میگیرد. موقعیتی که امکان ندارد شخص غیربومی به آنجا سفر کرده باشد. مساحتی حدود20 هکتار و ویلایی حدود150 مترمربع که با چوب میسازیم.
طراحی ویلای خودت را به چه کسی میسپاری؟
کامران حیرتی
در ایران به کسی که بیزمان به معماری نگاه کند؛ و حتماً این کار را به تلان میسپردم؛ در خارج از کشور هم به «تادائو آندو»4 یا
«پائولو مندز دا روشا»5 و یا «سانا» 6 .
تلان خسرویزاده
در خارج به «پزو وون اِلریخشاوسن» و در ایران به کامران میسپارم.
________________
1 Pezo Von Ellrichshausen
2 Peter Zumthor
3 Ludwig Mies van der Rohe
4 Tadao Ando
5 Paulo Mendes da Rocha
6 Sanaa
چاپ و انتشار تصاویر و مطالب مندرج در این مجله به شرط ذکر منبع "مجلهی ویلا" منعی ندارد.
از اینکه با توجه به مورد یاد شده مطالب منتشر شده در مجلهی ویلا را بازنشر مینمایید، سپاسگزاریم ...