مصاحبه امیرعباس ابوطالبی با مازیار دولت آبادی

مصاحبه امیرعباس ابوطالبی با مازیار دولت آبادی
گفتگو با معماران MADO

تاریخ: سیزدهم آذر ماه ۱۴۰۳
تدوین: تحریریه مجله ویلا
به سرپرستی: امیرعباس ابوطالبی
منتشر شده در: مجله ویلا
عکس: فرهاد باززیان

 کلیه محتوای این پرسشنامه بر اساس رویکردهای ترویجی سلامت و معماری و معماری انسان محور شورای علمی مجله ویلا تدوین شده است. مفهوم "جنون در معماری" که در این مصاحبه مطرح شده است می‌تواند تعابیر مختلفی داشته باشد، به‌ویژه در علم معماری و هنگامی که صحبت از طراحی فضاهایی می‌شود که به رفاه روانی انسان یا یک شخص پاسخ می‌دهند. مازیار دولت‌آبادی معتقد است که زندگی ویلایی در گفت‌وگوی قوی با طبیعت می‌تواند به‌عنوان یک عقب‌نشینی روانی قابل‌توجه از چالش‌های زندگی شهری باشد.
این مصاحبه با «مازیار دولت‌آبادی»، بنیانگذار و معمار اصلی استودیو MADO در تاریخ سیزدهم آذر ماه ۱۴۰۳ در محل دفتر مجله ویلا انجام شده است.

چرا معماری را انتخاب کردید؟

شیفتگی به طراحی از دوران تحصیلات متوسطه در من وجود داشت؛ جایی که من تمایل زیادی به ایجاد فضا، برنامه‌‌ریزی فضا و افزودن مفهوم به آن را در قالب تکالیف درسی پیدا کرده بودم. این علاقه‌ی اولیه، زمینه را برای انتخاب‌های بعدی‌ام فراهم کرد و بدین‌ترتیب با تحصیل در رشته‌ی طراحی صنعتی و دریافت مدرک کارشناسی ارشد، پایه‌ی اولیه در زمینه‌ی اصول طراحی و حل مسئله برایم ایجاد شد. این پیشینه در طراحی صنعتی احتمالاً بر رویکرد من برای انتخاب معماری تأثیر گذاشته‌است که همچنان بر عملکرد و تقویت تجربه کاری‌ام نیز اثر می‌گذارد. در ادامه، تمرکزم را به‌سوی طراحی معماری معطوف ساختم. فرصت‌ها و امکان‌های گسترده‌تر در طراحی معماری به‌جهت  شکل‌دهی به محیط‌ها و جوامع سبب شد تا برای ادامه‌ی مسیر انگیزه‌های بیشتری در من ایجاد شود.

از طراحی اولین پروژه‌ی ویلایی‌تان برایمان بگویید.

 تقریباً بیست سال پیش، پروژه‌ای را برای یک ویلای هزارمتری در میگون انجام دادم که به‌عنوان یک تجربه‌ی توأم با آزمون و خطا در سابقه‌ی حرفه‌ای‌ام ثبت شده‌است، اما اولین قرارداد ویلایی که از آن راضی بودم، ویلای امیردشت است که با هماندیشی تیم مادو طراحی شد و سیزده سال پس از طراحی ویلای میگون به‌اتمام رسید. در این مدت، زمان قابل توجهی را به فراگیری اصول، استانداردها و پیچیدگی‌های طراحی و ساخت اختصاص دادم.

در مورد ویلای امیردشت بیشتر برایمان تعریف کنید.

 به باور من ویلای امیردشت یکی از آثار شاخص گروه مادو است که به ما این امکان را داد که ضوابط و مفاهیم طراحی را با روش‌های خلاقانه‌تری بیان کنیم، اما مهم‌تر از همه این بود که بتوانیم پاسخ بهتری به نیازهای مشتری بدهیم.

چگونه این تعادل را بین خواسته‌های مشتری و نیازهای پروژه برقرار می‌کنید؟

متعادل کردن نیازهای شخصی در یک ویلا با رعایت قوانین و مقررات ساختمان‌سازی از رویکردهای اساسی معماری در مادو است. ما از همان مراحل اولیه‌ی طراحی، یک معماری فردمحور را اولویت‌بندی می‌کنیم. این معماری بر درک و کشف نیازها، سبک زندگی و شخصیت مشتریانمان ازطریق تعاملات شخصیِ نزدیک با ایشان تمرکز دارد. این تعهد به ما این امکان را می‌دهد که فضاهایی ایجاد کنیم که با افرادی که در آن‌ها زندگی می‌کنند یگانه شوند.

با تعامل دوجانبه با مشتریان، بینش‌هایی را در مورد سبک زندگی، ترجیحات و آرزوهای منحصربه‌فرد آن‌ها جمع‌آوری می‌کنیم. درک شخصیت و روال روزانه‌ی آن‌ها به ما این امکان را می‌دهد تا ایده‌هایی را ارائه کنیم که منعکس‌کننده‌ی شخصیت آن‌ها باشد و کیفیت زندگی آن‌ها را افزایش دهد. این فرایندِ مشارکتی نه‌تنها به پیشبرد ایده‌های طراحی کمک می‌کند، بلکه حس تعلق و ارتباط فضایی را نیز تقویت می‌نماید.

درحالی‌که بسیاری از معماران با مقررات سختگیرانه‌ دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، من معتقدم که این دستورالعمل‌ها می‌توانند با رویکرد انسان‌محور همزیستی کنند. من آن دسته از اصول اساسی معماری را که با مقررات مطابقت دارد و درعین‌حال عملکرد و راحتی را در اولویت قرار می‌دهد با یکدیگر ادغام می‌کنم.

آیا می‌توانید در مورد جنبه‌های غیرمادی معماری و رویکرد خود نسبت‌به نور و فضا در طراحی‌هایتان توضیح دهید؟

من نور را به‌عنوان یک عنصر اساسی که بر نحوه‌ی درک و تجربه‌ی یک فضا تأثیر می‌گذارد در اولویت قرار می‌دهم. نور می‌تواند محیط‌ها را دگرگون کند و جوی ایجاد کند که با باشندگان فضا طنین‌انداز شود. با توجه دقیق به محل و چگونگی قرارگیری پنجره‌ها، بازشوها و سطوح بازتابنده، هدف من مهار نور طبیعی و به‌کارگیری آن برای افزایش تجربه‌ی فضایی است. این تمرکز بر نور باعث ایجاد یک تعامل پویا بین فضاهای داخلی و خارجی می‌شود و حس ارتباط با محیط اطراف را تقویت می‌کند. افزون‌براین، من فضا را بسط تجربه‌ی انسانی می‌بینم و باور دارم که ایجاد محیط‌هایی که درعین کاربردی بودن از نظر احساسی نیز جذاب باشند، ضروری است. من همواره به‌دنبال کشف چگونگی پیکربندی‌های فضایی هستم که می‌توانند بر حرکت، تعامل و ادراک تأثیر بگذارند. این شامل درک اینکه کاربران چگونه در یک فضا حرکت می‌کنند و چگونه مناطق مختلف می‌توانند احساسات مختلفی را برانگیزند می‌شود؛ مانند احساس صمیمیت بیشتر در اتاق‌های کوچکتر و یا مستقل بودن در فضاهای بزرگتر.

مفهوم "جنون در معماری" می‌تواند تعابیر مختلفی به‌خصوص در مورد مؤسسات روانپزشکی و فلسفههای طراحی آنها داشته باشد. آیا شما معتقد هستید که زندگی ویلایی بهعنوان یک عقبنشینی روانی از چالشهای زندگی شهری عمل میکند؟

به نظر من، ویلاها فرصتی را برای فرار از شلوغی‌ها و مشغله‌های زندگی شهری فراهم می‌کنند و محیطی آرام را پدید می‌آورند که آرامش و درونگرایی را تقویت می‌کند. طراحی این فضاها بسیار مهم است. با اولویت دادن به نور طبیعی، فضاهای باز و ارتباط با طبیعت، هدف من ایجاد فضایی است که بهزیستی ذهنی را ارتقا دهد. آرامشی که در یک محیط ویلایی وجود دارد می‌تواند به افراد کمک کند تا دوباره در برابر عوامل استرس‌زای محیط‌های شهری سرزنده شوند؛ علاوه‌بر‌این، جنبه‌های غیرمادی معماری همچون پاسخ‌های احساسی ناشی از نور و فضا  نقشی حیاتی در این عقب‌نشینی دارند. ویلاهایی که با تفکرِ طراحی‌شده در ارتباط با محیط طبیعی می‌توانند احساس راحتی و امنیت را برانگیزند و به ساکنان این امکان را می‌دهند تا احساس آرامش کنند. من بر درک سبک زندگی و نیازهای روانی مشتریانم تمرکز می‌کنم و اطمینان می‌دهم که هر ویلا فقط یک ساختار فیزیکی نیست، بلکه محیطی پرورش‌دهنده است که از سلامت روان آن‌ها حمایت می‌کند. درنهایت، من زندگی ویلایی را چیزی فراتر از یک سکونت عادی می‌دانم. ویلا پناهگاهی است که در برابر پیچیدگی‌های یک زندگی معمولی، فرصت تفکر به نیازهای روانی را فراهم می‌سازد.

ازلحاظ تاریخی، معماری شفابخش بهدنبال ایجاد محیطهای درمانی برای درمان و رسیدن به سلامت روان بودهاست. براساس باور مذکور، فضاهای فیزیکی میتوانند بهطور قابلتوجهی بر نتایج سلامت روان تأثیرگذار باشند؛ بهعنوان نمونه، طرحهای اولیهی «توماس کرکبرید» با هدف جدا کردن بیماران از تأثیرات اجتماعی و فراهم کردن محیطهای شفابخش ازطریق ترتیبات فضایی متفکرانه بر معماری اخلاقی تأکید داشت. باتوجهبه این موضوع، آیا قبول دارید که یک ویلا یا کلبهی ساده و رؤیایی در گفتمانی نزدیک با طبیعت میتواند تجربهی درمانی مؤثرتری را برای افراد ارائه دهد؟

مفهوم معماری شفابخش واقعاً جذاب است، زیرا تأثیر عمیقی را که فضاهای فیزیکی می‌توانند بر پیامدهای سلامت روان داشته باشند، تشخیص می‌دهد. من معتقدم که یک ویلا یا یک کلبه‌ی ساده و رؤیایی در گفت‌وگوی نزدیک با طبیعت می‌تواند یک تجربه‌ی درمانی بسیار مؤثر برای افراد ارائه دهد. درپی کاوش برای آنکه بدانیم چه چیزی یک "خانه‌ی رؤیایی" را تشکیل می‌دهد، حدود ۴۰۰ پرسشنامه را برای مشتریانم ارسال کردم و از آن‌ها خواستم که فضاهای ایده‌آل زندگی خود را توصیف کنند. جالب اینجاست که حتی یک نفر از پاسخ‌دهنده‌ها آن هم در گران‌ترین مناطق نیویورک همچون منهتن به آپارتمان یا پنت‌هاوس اشاره نکرده‌است. در عوض، همه‌ی آن‌ها خانه‌های رؤیایی‌شان را به‌عنوان نوعی کلبه، کابین و یا ویلا تصور می‌کردند که معمولاً در مکان‌های آرامی مانند جنگل‌ها، نزدیک خطوط ساحلی یا کوه‌ها قرار دارند.

منتقدان معماری به این موضوع اشاره کردهاند که بسیاری از فضاهای درمانی برای بیماران و سالمندان بهویژه آنهایی که دارای طرحهایی خطیاند، اغلب شبیه به زندان هستند تا فضاهای درمانی. آیا تاکنون به طراحی یک مجتمع اقامتی ویلایی اختصاصی برای این قشر از جامعه فکر کردهاید؟

من یک مجموعه‌ی ویلایی مدرن را تصور می‌کنم که به‌طور یکپارچه با مفاهیم کشاورزی ادغام می‌شود و به ساکنانش این اجازه را می‌دهد که با طبیعت درگیر شوند و در فعالیت‌های درمانی مانند باغبانی و کشاورزی شرکت کنند. این ارتباط با زمین نه‌تنها جذابیت زیبایی‌شناختی محیط را افزایش می‌دهد، بلکه فرصت‌های معناداری را برای ساکنان فراهم می‌کند تا با محیط اطراف خود تعامل داشته باشند و حس‌های بهتری را تجربه کنند.

ایده‌ی  یک کلبه یا ویلای رؤیایی عمیقاً با فلسفه‌ی طراحی من هماهنگ است. چنین فضاهایی را می‌توان به‌گونه‌ای طراحی کرد که راحتی، آرامش و نور طبیعی را در اولویت قرار دهند و فضایی مناسب را برای درمان ایجاد کنند. با ترکیب عناصری که آرامش و تعامل اجتماعی را تشویق می‌کنند، هدف من ایجاد مجموعه‌ای است که به‌عنوان پناهگاهی برای ساکنان آن عمل می‌کند و رفاه جسمی و روانی را ارتقا می‌دهد.

تعبیر دیگری از "دیوانگی در معماری" به ظهور مافیای ویلاسازی و ویلاهای ساخت آنان مربوط میشود؛ نظیر مجتمعهای ویلایی که با طراحیهای محدود به ظاهر مشخص میشوند و اغلب بهدلیل فقدان یکپارچگی معماری مورد انتقاد قرار میگیرند. این سازهها نمادی از افراط و ذائقهی نامناسب هستند که منعکسکنندهی گرایشهای اجتماعی بهسمت لوکسگرایی تقلبی در معماری ویلا هستند. این پدیده در ایران بهویژه در مناطق روستایی و نیمهشهری، شکل منحصربهفردی به خود گرفته است و بحثهایی را درمورد تأثیر آن بر مناظر و اکوسیستمهای محلی بهوجود آوردهاست. برای رفع این چالشها چه راه حلهایی را در طراحی پیشنهاد میدهید؟

ظهور مافیای ویلایی در ایران -مجتمع‌های ویلایی که با طراحی‌های محدود به ظاهر مشخص می‌شوند- چالش‌های مهمی را برای یکپارچگی معماری و مناظر محلی ایجاد می‌کنند. من یک فلسفه‌ی طراحی را در پاسخ به این چالش‌ها پیشنهاد می‌کنم که بر پایداری، حساسیت فرهنگی و ادغام جامعه تأکید دارد.

ما در معماران MADO تا حد امکان، رعایت معیارهای LEED در فضای طراحی ایرانی را در اولویت قرار می‌دهیم. این تعهد تضمین می‌کند که پروژه‌های ما نه‌تنها استانداردهای زیست‌محیطی را برآورده می‌کنند، بلکه به اکوسیستم محلی نیز کمک می‌نمایند. با تمرکز بر مصالح پایدار و شیوه‌های ساخت‌وساز، می‌توانیم تأثیرات منفی طراحی‌های ویلایی محدود به ظاهر را کاهش دهیم.
یکی از راه حل‌های بالقوه، ایجاد مجتمع‌های ویلایی است که با استفاده از مصالح بومی و عناصر معماری سنتی به‌طور یکپارچه با محیط طبیعی خود ترکیب می‌شوند. این رویکرد نه‌تنها به بافت فرهنگی احترام می‌گذارد، بلکه حس تعلق را برای ساکنان تقویت می‌کند. به‌عنوان مثال، طراحی ویلاهایی که مفاهیم کشاورزی را دربر می‌گیرد، می‌تواند ارتباط بین ساکنان و محیط آن‌ها را تقویت کند و سبک زندگی ایشان را به‌گونه‌ای ارتقا دهد که به سادگی و پایداری اهمیت دهند؛ علاوه‌بر‌این، من از طرح‌هایی دفاع می‌کنم که مقیاس انسانی و تعامل جامعه را در اولویت قرار می‌دهند. به‌جای تحمیل ساختارهای بزرگ و یکپارچه بر منظره، می‌توانیم واحدهای کوچکتر و صمیمی‌تری را ایجاد کنیم که ارتباطات اجتماعی را در میان ساکنانش تشویق کند. این امر می‌تواند شامل خوشه‌بندی ویلاها در اطراف فضاهای سبز مشترک یا باغ‌های اجتماعی باشد که درعین حفظ زیبایی طبیعی منطقه، حس اجتماعی را نیز تقویت کند. در نهایت، دیدگاه من بازتعریف معماری ویلا در ایران با ایجاد فضاهایی است که نه‌تنها از نظر زیبایی‌شناختی دلپذیر هستند، بلکه از منظر زیست‌محیطی، مسئولیت‌پذیر نیز هستند و به بسترهای فرهنگی خودشان اهمیت می‌دهند.

 

Villa Magazine

Registration No.74246
ISSN 2981-197X (EN) / ISSN 2981-1961 (FA)
Link to Copyright Notice (villanews.ir)
Link to Privacy Notice (villanews.ir)
Foto: ©Courtesy of Villa Magazine / Farhad Bazzazian
All images are © each office/photographer mentioned